چکیده:
پدیدههای واحد برای هر شخص بـه شـیوهای متفـاوت پدیـدار مـی شـوند و ایـن پدیدارشدن مطابق است با موقعیت های پدیدارشـناختی متفـاوتی کـه هـر کـس برای دیدن آن چیـز واحـد اتخـاذ مـی کنـد. بـه اعتقـاد پدیدارشناسـان، متعلـق شناسایی به خودیخود چیزی را آشکار نمی کنند؛ این انسانها هستند که با نگـاه به اشیا و طریقة ورود به روح جهان، آن را درمی یابند. «کانت » نیز گفته است کـه ما چیزها را نه آنچنان که فی نفسه هستند، بلکه آنچنان که بر مـا مـی نماینـد، درک می کنیم . ارتباط ما با جهان، با عین جهـان نیسـت ؛ بلکـه بـا جهـان اسـت آنسان که بر ما می نمایند. نویسندة «کشف الاسرار» نیز که با دو رویکرد شـرعی و عرفانی به پدیدههای موجود در آیات قرآن می نگرد، ناخودآگاه در هر یک از ایـن دو حوزة فکری تحت تاثیر جهانبینی های پذیرفته شدة همان حوزه قرار گرفتـه و در واقع با قرار گرفتن در زاویه نگاه هر یک از رویکردهای شرعی یا عرفانی آیـات و پدیدههای منعکس شده در آنها در راستای دیدگاههای همان رویکـرد تفسـیر و تحلیل شده است . نمونه ای از این رویکردهای دوگانه ، در نگرش نویسـنده نسـبت به خداوند مشـاهده مـی شـود. از ایـن رو ایـن مقالـه بـر آن اسـت تـا بـا بررسـی صورتبندی گفتمانی میبدی در دو نوبت شرعی و عرفانی کشف الاسرار، دوگانگی رویکرد نویسنده نسبت به «خدا» را تحلیل کند و جهانبینی هـای مطـابق بـا هـر حوزة فکری (شرعی و عرفانی ) در این اثر نسبت به این پدیـده را تحلیـل نمایـد. این مقاله که با روش توصیفی - تحلیلی به پیش رفته ، به این نتیجه رسیده اسـت که «میبدی» در نوبت های دوم و سوم کشف الاسرار از صورتبندیهـای گفتمـانی متفاوتی استفاده می کند تا متعلق شناخت را متناسب با بافت هر یـک از ایـن دو گفتمان ارائه دهد.
Identical phenomena appear differently to different people، and this is according to the difference in phenomenological attitudes each person adopts to look through the same thing. Phenomenologists believe that the things identified do not reveal anything by themselves، but these are the humans who can understand things by looking through them and entering the soul of the world. Kant also said that we do not understand things as what they really are، but as what they appear to us. Our relationship with the world is not with the world as it really is، but with the world which is appeared to us. The author of Kashf al-Asrār who has a religious and a mystical approach towards the phenomena in Quran Verses، has been unconsciously influenced by the accepted worldviews (Weltanschauung) in each one of these two domain of thought، and in fact، by accepting the perspective of these religious or mystical approaches، the verses and the phenomena reflected in them are analyzed and interpreted according to these viewpoints. An example of these dual approaches is clearly visible in author’s attitude towards “God”. Therefore، this article aims at analyzing the author’s dual approach towards God، and the world views compatible with each domain of thought (religious and mystical) regarding this phenomenon in this work، by reviewing Maybudi’s discursive formations in the religious and mystical accounts in Kashf al-Asrār. A descriptive-analytical approach has been adopted in this research، and the results show that “Maybudi” applies different discursive formations in order to represent the things to be identified in accordance with the context of each discourse.
خلاصه ماشینی:
در عمل نیز تفاوت را در تفاسـیر موجـود ملاحظـه می کنیم ؛ مفسری که با اطلاعات فلسفی پیشین به سراغ قـرآن رفتـه ، زمینـة توجـه بـه مباحثی برایش فراهم شده که دیگری هیچ توجهی به آنها نکرده است و مفسری کـه بـا اطلاعاتی در زمینة روانشناسی و با ذهنی آکنده از پرسش های ناظر به ساحت های ایـن دانش به سراغ قرآن کریم رفته ، مطالبی از آیات استخراج کرده که برای دیگری این امـر میسر نشده اسـت .
برخی از این شیوهها عبارتند از: ١- تفاوت در تفسیر در گفتمان عرفانی کشف الاسرار مفسر برای یکپارچه سازی فضای گفتمانی عرفان، گاه آیاتی را که چهرهای متفاوت از خدا نسبت به آنچه در عرفان وجود دارد به نمایش می گذارد، به صورتی متفـاوت نسـبت به آنچه از ظاهر آیه دریافت می شود، تفسیر می کنـد و بـرای اینکـه ایـدئولوژی گفتمـان عرفانی را در بافت مخصوص به آن وارد تفسیر کند، آیه را به شکلی متفاوت بـا محتـوای آن تفسیر می کند.
توضیح : آیه فقط گویای این مطلب است که خداونـد بـه همـه چیـز آگـاه اسـت ؛ امـا میبدی، مطلب را به نوعی به عقوبت انسان و اعمال خشم و غضب خداوند بـر او - کـه از ایدئولوژیهای گفتمان شرعی است - ربط می دهد و آن را در ضمن تفسیر می گنجاند.