چکیده:
در این مقاله ، فرهنگ سیاسی جامعه ایران را در یک بازة کیفی اقتدارگرایی تا دموکراتیک گرایی بررسی و تحلیل کرده ایم . دیدگاه های نظری شکل گرفته درباب فرهنگ سیاسی ایران تحلیل های متفاوت و گاه متضاد دارند. دسته ای از این دیدگاه هـا ویژگـیهـای فرهنـگ سیاسـی ایـران غیردموکراتیک و اقتدارگرایانه معرفی کرده و دسته دیگر شـاخص هـای دموکراتیـک را بـه آن نسبت داده اند؛ ازجمله این شاخصه ها تاکید بـر میـزان زیـاد مشـارکت سیاسـی در دوره هـای مختلف انتخاباتی است . در این پژوهش ، با استفاده از روش کمّی پیمایشی برمبنـای داده هـای فازی، فرهنگ سیاسی دو شهر ارومیه و خرم آباد را که بـه ترتیـب کمتـرین و بیشـترین میـزان مشارکت انتخاباتی را در دوره های مختلف انتخاباتی داشته اند، تحلیل کرده ایم تا با اسـتفاده از یافته های تجربی، صحت و سقم نظریه ها و دیدگاه های فرهنگ سیاسی ایران را بیازماییم . برای این منظور، میزان عضویت شهروندان را در دو مجموعه فرهنـگ سیاسـی ارزیـابی کـرده ایـم :
ارزش های ابراز وجود دربرابر ارزش های بقا و ارزش های عقلانی دربرابـر ارزش هـای سـنتی، الگوی فرهنگ سیاسی آن ها را تعیین میکند. نتایج پـژوهش نشـان مـ دهـد الگـوی فرهنـگ سیاسی ارومیه و خرم آباد تاحدودی شبیه به یکدیگر است . برخلاف تصور قبلی، در هیچ کـدام از دو شهر، فرهنـگ سیاسـی همسـان و واحـدی مشـاهده نشـده اسـت . بنـابرای ، مجموعـ ه ارزش های سیاسی توده مجموعه ای دووجهی است که هم تمایلات دموکراتیک و هم تعلقات اقتدارگرایی دارد و مهم تر این است که الگوی فرهنگ سیاسی شهروندان بـا میـزان مشـارکت انتخاباتی آنان مطابقت ندارد؛ بنابراین این استدلال که زیاد بودن مشارکت انتخاباتی مـی توانـد شاخصی برای ارتقای فرهنگ سیاسی و نشان دهندة دموکراتیـک بـودن آن باشـد، بـا واقعیـت همخوانی ندارد.
خلاصه ماشینی:
"در این پژوهش ، با استفاده از روش کمی پیمایشی برمبنـای داده هـای فازی، فرهنگ سیاسی دو شهر ارومیه و خرم آباد را که بـه ترتیـب کمتـرین و بیشـترین میـزان مشارکت انتخاباتی را در دوره های مختلف انتخاباتی داشته اند، تحلیل کرده ایم تا با اسـتفاده از یافته های تجربی، صحت و سقم نظریه ها و دیدگاه های فرهنگ سیاسی ایران را بیازماییم .
/ / / / / / / / شکل ٣ مقایسۀ توزیع درجه ای عضویت پاسخ گویان شهر خرم آباد در مجموعۀ شاخص های خرده ابعاد فرهنگ سیاسی داده های تجربی نشان مـی دهنـد در مجموعـۀ ارزش هـای بقـا و ارزش هـای ابـراز وجـود، شهروندان خرم آباد بیشتر (٥٠/٦٦) تمایلات ارزشی ابراز وجود (فرامادیگرایانه ) دارند؛ امـا در مجموعۀ ارزش های سنتی و ارزش های عقلانی، تعلقات سنتی (٤٧/٤ درصـد) بـر ارزش هـای عقلانی (٢٨/٩ درصد) غلبه دارند.
به عبارتی میتوان نتیجه گرفـت کـه در محـور اول ارزشی فرهنگ سیاسی (که به اعتقاد اینگلهارت ، محور اساسـی دموکراسـی اسـت ) در جامع ه ، گذار از ارزش های بقا به ارزش های ابراز وجود صورت گرفته است ؛ اما در محور دوم ارزشـی فرهنـگ سیاسـی (ارزش هـای سـنتی درمقابـل ارزش هـای عقلانـی) در هـر چهـار شـاخص (سمت گیری سیاسی، سمت گیری اجتماعی، الگوی تربیتی و نوع دیـن داری) در هـر دو شـهر، پایداری ارزش های سنتی درمقابل ارزش های عقلانی را شاهدیم ؛ به طوری که در این مجموعۀ ارزشی، تعلقات و ترجیحات ارزشی شهروندان بیشتر به سمت مجموعه ارزش های سنتی است ."