چکیده:
هدف از این پژوهش ساخت و بررسی ویژگیهای روانسنجی ابزاری برای سنجش میزان اطمینان درک شده افراد در توانایی ورزش کردن بود. بر اساس مبانی نظری، نسخة 22 سوالی پرسشنامه ساخته شد. سپس 567 تن (301 مرد و 249 زن) بهصورت طبقهای-در دسترس انتخاب شدند و به سوالات پاسخ دادند. میزان پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ و دونیمه کردن به ترتیب برابر 975/0 و 944/0 به دست آمد. روایی صوری پرسشنامه بر اساس نظر 7 تن از متخصصین تایید شد و نتایج تحلیل عامل اکتشافی بر وجود یک عامل در پرسشنامه دلالت داشت. همبستگی نمرات آزمون با نمرات خودکارآمدی شرر و اعتمادبهنفس صفتی-ورزشی نیز بیانگر روایی سازة آن بود. همچنین همبستگی نمرات مشارکتکنندگان با میزان فعالیت بدنی آنها نشان دهنده روایی ملاکی این ابزار بود. بنابراین پرسشنامة ساختهشده دارای روایی و پایایی قابل قبولی است.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین با توجه به اینکه غالب پژوهشهایی که پیشازاین در حوزۀ عمومیترین سطح خود-کارآمدی ورزشی- با مضمون اطمینان درک شده فرد در توانایی انجام ورزش- انجام شده است، به دلیل نبود ابزاری روا، از ابزارهایی غیرتخصصی نظیر اعتمادبهنفس صفتی ورزشی استفاده کردهاند (فلتز و همکاران، 2008؛ تننبام و همکاران، 2012) و احتمالا بسیاری از پژوهشگران نیز به دلیل نیافتن ابزاری مناسب، از پژوهش در این حوزة صرفنظر کردهاند؛ هدف از این پژوهش ساخت و بررسی پایایی و روایی ابزاری است که میزان اطمینان درک شدۀ افراد (ورزشکار و غیر ورزشکار) به تواناییهای خود برای سازماندهی و انجام اعمال مورد نیاز برای دستیابی به نتایج مطلوب ورزشی را مورد سنجش قرار دهد.
سازههایی همچون اعتمادبهنفس ورزشی 1 ، خود-کارآمدی عمومی 2 ، زیرمقیاس اعتمادبهنفس از سیاهه اضطراب حالتی رقابتی یک و دو 3 ، شایستگی درک شده 4 ، توانایی درک شده 5 ، انتظار پاسخ 6 و سطح انتظار 7 مفاهیم هدفگرای مشابهی هستند که برای اندازهگیری قضاوت افراد در مورد تواناییهایشان برای دستیابی به هدف ویژهای در ورزش و فعالیت بدنی استفاده شدهاند (فلتز و همکاران، 2008؛ تننبام و همکاران، 2012)؛ همچنین خود پنداره 8 و عزت نفس 9 نیز گرچه مفاهیمی هدفگرا نیستند، برای سنجش میزان خود-کارآمدی به کار برده شدهاند Sport-Confidence General Self-Efficacy CSAI: Competitive State Anxiety Inventory 1 & 2 Perceived Competence Perceived Ability Response Expectancy Level of Aspiration Self-Concept Self-Esteem (فلتز و همکاران، 2008)."