چکیده:
گردشگری از جمله پدیده هایی است که از دیرباز بخشی از حیات اجتماعی آدمیان بوده است . باوجود تفاسیر متعدد گردشگران از کنش گردشگری و مکان های توریستی، ایماژها و تصورات قبلی پیش از مواجهه با واقعیت مکانی و فرهنگی اذهان گردشگران را شکل میدهد. پژوهش حاضر درصدد است تا با کاربست مفاهیم و روش های کیفی ایماژها، تصورات ، پیش پنداشت ها و انگاره های ذهنی گردشگرانی که در بهار ٩٥ به شهر سنندج سفر کرده اند را فهم و تفسیر کند. به همین منظور داده های این مطالعه طی مصاحبه های عمیق با این گردشگران گردآوریشده است . با استفاده از روش نمونه گیری با حداکثر تنوع ٢٦ نفر از مطلعین کلیدی انتخاب شدند. درنهایت داده های گردآوری شده در قالب ٨٥ خرده مقوله و ٢٠ مقوله محوری و یک مقوله هسته کدگذاری و تحلیل شده اند. نتایج مصاحبه با گردشگرانی که خارج از استان کردستان به سنندج سفر کرده اند نشان داد که «بقایای ایستارهای زمان جنگ »، «تبلیغات مذهبی ناقص » و «جهت دهیهای سردرگم کننده » نقشی کلیدی در شکل دهی اذهان گردشگران دارند. هم چنین عواملی مثل «شبح قومیت » و «پیش انگاشت های تاریخی » و «تعامل های مخدوش » درمقام شرایط مداخله گر عمل میکنند. لذا گردشگرانی که به شهر سنندج سفر میکنند معمولا واقعیت های عینی و نمادینی نظیر «تعامل های بیروح »، «ترحم نسبت به بومیان »، «مصالحه تاکتیکی»، «احساس تغییرناپذیر بودن جامعه مقصد» و «درهم تنیدگی زیست بوم و سنت ها» را تجربه میکنند. مسافرت آن ها به این منطقه ، بنا به تفسیر خودشان ، واجد پیامدهایی مثل «تغییر نگرش و انتظارات »، «تسهیل تعامل »، «دگردیسی ایستارها» و «کم رنگ شدن مرزها» است . مقوله هسته ای که از دل تحلیل همه این مقولات حاصل میشود و به مدد آن میتوان فرایند گردشگری به شهر سنندج را قرائت کرد «گردشگری به مثابه قلمرو مبادله و منازعه معنا» است .
Tourism is a phenomenon integral to social life. Today, for a tourist the world has become one large department store of countryside and cities and it is a major source of income for many countries, and affects the economy of both the source and host countries, in some cases being of vital importance. Sustainable tourism is demed as leading to management of all resources in such a way that economic, social and aesthetic needs can be fulfilled while maintaining cultural integrity, essential ecological processes and life support systems.
خلاصه ماشینی:
طبيعي است که گردشگران و محليها دو نگاه متفاوت به چيزهايي داشته باشند که مکان گردشگري عرضه ميکند، اما نکته اين است که در فضاي مواجهۀ بين گردشگر و اهالي جامعۀ ميزبان معناها دست خوش تغييرات بنيادين ميشوند و در متن تناقض ها، توقعات ، چشم داشت ها و ناسازه ها هستي متفاوتي مييابند.
تبادل معناها، رمزگان و نمادها بين گردشگران و اهالي جامعۀ ميزبان ، از يک سو، متأثر از ايماژها و پيش پنداشت هايي است که گردشگران قبل از سفر به محل گردشگري، به يمن فرهنگ رسانه اي، با خود دارند، اما از سوي ديگر هنگام تعامل مستقيم با مکان مقصد ناگزيرند آن نگرش هاي قبلي را تغيير يا دست کم جرح و تعديل کنند.
اين نوع مطالعات به رغم تفاوت هاي نظري/روش شناختياي که با تحقيق حاضر دارند نشان ميدهند که مسئلۀ گردشگري و رابطۀ گردشگران و اهالي جامعۀ ميزبان در استان کردستان تا چه اندازه حايز اهميت است .
قبل از تجربه مسافرت به مناطق کردنشين باوجود تعاريف و تجربيات قبلي و مثبت نزديکان و به اشتراکگذاشتن اين تجربيات ، اما هم چنان کليشه هاي ديگر در بين گردشگران قبل از تجربه مسافرت وجود دارد و هم چنان پيش زمينه ها را تا زمان برخورد با واقعيت حفظ مي شود «شوهر من يک دوست کرد داشت و با همديگر رفت وآمد داشتند جز تعريف از خوبي کردها چيزي ازشون نشنيديم اما با همه ي اينها وقتيکه پسرم دانشگاه اينجا رو قبول شد خيلي دلشوره داشتم و ناراحت بودم از اينکه کردستان ميخواد بياد برام خيلي سخت بود ولي وقتي اومدم ديدم آرامش گرفتم »(ريحانه ٣٧ ساله ، استان مرکزي).