چکیده:
پژوهش حاضر پژوهشی توصیفی است که به منظور شناسایی عوامل موثر بر مهاجرت روزانه زنان روستائی به شهر دزفول برای کار و از طریق بررسی نظرات نمونهای به حجم 750 نفر از زنان روستایی انجام گرفته است. نتایج حاصل نشان داده است که از دیدگاه زنان عمدهترین عامل موثر بر مهاجرت روزانه پائین بودن درآمد، مهمترین مزیت، افزایش درآمد و مهمترین مشکل عدم امنیت غذایی برای زنان میباشد. همچنین رابطه معنیداری بین میزان درآمد، شغل همسران، وضعیت تاهل، میزان زمینهای زراعی و میزان تحصیلات زنان روستائی با مهاجرت روزانه زنان وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که حدود 45 درصد از تغییرات میزان مهاجرت روزانه زنان روستایی از طریق متغیرهای درآمد و میزان زمینهای زراعی قابل تبیین و پیشبینی است.
خلاصه ماشینی:
پیامدهایی از جمله دوگانگی مسئولیت زنان روستائی، دوری مادر از فرزندان در طول سفرهای روزانه و مشکلات عدیده و بسیار متنوع ناشی از آن، دوری و تنهائی زنان روستائی از محل زندگی خود و تأثیر این دوری بر آنها، انتقال وظایف مادر در زمان مهاجرت به فرزندان به خصوص دختران خانواده، مشکلات و خطراتی که در طول سفر برای زنان ایجاد میشود و غیره، که همگی لزوم بررسی و شناخت درست مسائل فوق و عوامل مؤثر بر آنها را از یک سو و تدوین برنامه صحیح و همه جانبه از سوی دیگر را دو چندان میکند.
از سوی دیگر بازار کار مراکز شهری نیز دامنه گستردهای از مشاغل و حرف را با بهترین دستمزدها به ساکنان روستا پیشنهاد میکنند، اما این مشاغل مستلزم سفرهای کاری طولانی است که زمان و هزینه زیادی را بر زنان مهاجر روستائی که در مقایسه با مردان اولا مسئولیتهای مختلفی هم در منزل و هم در خارج از منزل بر عهده دارند و هم اینکه از درآمد و دستمزد کمتری برخوردارند، تحمیل میکند (Valerie, McLafferty and Hamilton, 1993).
The literature on social capital indicates considerable work (Stone, 2001) in local and other community networks (Putnam 1993; Kreuter et al.
Brehm and Rahn (1997) 2 in their study defined social capital as webs of cooperative relations between citizens that facilitate resolution of collective action problems and measured it by interpersonal trust (combine responses to three questions using factor analysis) in United States.
In order to measure social capital he used separate indicators for associational membership, voluntary and charitable work, informal sociability, and generalized trust.
In this research there was no single measure and social capital was assessed in different situations as membership in specific networks that enable an individual to cope with sector specific needs.