چکیده:
امروزه سرمایههای انسانی سازمانها به عنوان محور اصلی رشد و تعالی تلقی میشود و این موضوع در رابطه با افراد فعال در بازار سرمایه از مرتبه و جایگاه بالاتری برخوردار است که اهمیت بررسی کارآمدی منابعانسانی در افزایش بازدهی سرمایهگذاریها و تبیین نقش این منابع در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری را نشان میدهد. هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائه الگویی جهت تبیین نقش منابعانسانی در ارتقای بازدهی حاصل از سرمایهگذاری در بازار سرمایه براساس روش تحلیل بنیادی و تحلیل فنی(تکنیکی) میباشدکه با روش تحقیق زمینهیابی به توصیف، تبیین و کشف پرداخته است که در این رابطه ابتدا وضع موجود، توصیف و سپس بهصورت علّی تبیین و الگوی تبیین نقش سرمایه انسانی، طراحی شده است. نتایج پژوهش، اثبات نمود که استفاده صرف از روشهای سرمایهگذاری تحلیل بنیادی و تحلیل فنی نمیتواند بازدهی مورد انتظار سرمایهگذاران را محقق نماید و افزایش کارآمدی این الگوها وابسته به دانش، تخصص، تجربه و مهارت سرمایه انسانی میباشد. لذا، هرچند جایگاه سیستم و نگرش سیستمی در اداره سازمانها و انجام امور انکارناپذیر است، اما در مباحث مربوط به سرمایهگذاری، شناخت میزان نقش منابع انسانی، لازم و حیاتی میباشد که با استفاده از الگوی بهدستآمده از نتایج این تحقیق میتوان به این شناخت برای هر شرکت بهطور خاص دست یافت.
خلاصه ماشینی:
com"/> تاریخ دریافت: 05/05/94 تاریخ پذیرش: 11/04/95 چکیده امروزه سرمایههای انسانی سازمانها به عنوان محور اصلی رشد و تعالی تلقی میشود و این موضوع در رابطه با افراد فعال در بازار سرمایه از مرتبه و جایگاه بالاتری برخوردار است که اهمیت بررسی کارآمدی منابعانسانی در افزایش بازدهی سرمایهگذاریها و تبیین نقش این منابع در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری را نشان میدهد.
( آموزش و توسعۀ منابع انسانی<FootNote No="345" Text=" Human Resource Development"/> فرایندی است که بهوسیلۀ آن نیازسنجی، تعیین اهداف و روشها، برنامهریزی اجرایی و ارزیابی دورهها مشخص میشود تا فرد، دانش، تخصص، مهارت و دیدگاه لازم را کسب کرده و میآموزد که چه انتظاری از او میرود تا به عضوی موفق، کارا و مؤثر تبدیل شود (سعادت، 1380: 156).
( ارزیابی عملکرد و مدیریت عملکرد<FootNote No="346" Text=" Performance Management"/> منظور از ارزیابی عملکرد، فرایندی است که بهوسیلۀ آن کار در فواصلی معین و بهطور رسمی، مورد بررسی، نظارت، سنجش و واپایش قرار میگیرد تا در تأمین منابع انسانی، برنامهریزی، جذب، آموزش، تعیین مسیر شغلی و حقوق و مزایا مورد استفاده قرارگیرد (آرمسترانگ، 1381: 42).
در گذشته، این باور وجود داشت که چابکی و پاسخگویی در تولید را میتوان از طریق فناوریهای پیچیده نظیر تولید یکپارچۀ رایانهای (CIM)<FootNote No="373" Text=" CIM: Computer Integrated Manufacturing"/> بهدست آورد؛ اما اپتن<FootNote No="374" Text=" Upton"/> (1995) بیان کرد که اگرچه یکپارچگی رایانه میتواند مزایای رقابتی مهمی فراهم آورد، اما دستیابی به انعطاف تولید، نیاز به ایجاد و حفظ یک عنصر فناورانه با مهارت بالا و نیروی انسانی سازگار دارد که بتواند با شرایط استثنایی و غیرروال معمول روبهرو شود (یاندت<FootNote No="375" Text=" Youndt"/> و دیگران، 1996 :835).