چکیده:
این مقاله با بررسی انواع اختصار و اختصارسازی در زبان فارسی کنونی نگاهی تاریخی نیز به این فرایند واژه سازی دارد و با ارائه شواهدی نشان می دهد که علیرغم نظر برخی از صاحب نظران این حوزه، اختصارسازی در زبان فارسی قاعده مند و دارای قدمتی دیرینه است و حتی به دوران کتیبه نگاری برمی گردد. در این پژوهش، نگارندگان این بحث را برپایه اصول اقتصاد[1] و کم کوشی[2] گذاردهاند که زیف[3] در سال 1949 مطرح کرده بود. زیف و مارتینه (1962) در این مورد عنوان می کنند که اصل اقتصاد و کم کوشی در تمامی جوانب زندگی انسان، از حرکت و تولید گرفته تا سخن گفتن دیده می شود. رابطه فوق در زبان نیز وجود دارد و در همین راستا اصل اختصار بیان می شود که به طوردقیق می توان گفت رابطه معکوس بین طول کلمه ها و فراوانی کاربرد آن ها وجود دارد. پژوهش حاضر براساس پیکره نوشتاری و گفتاری انجام گرفته و نمونه های ارائه شده از منابعی چون فرهنگ ها، مقالات و آگهی ها گردآوری شده اند. پس از بررسی حدود 400 واژه اختصاری فارسی گردآوری شده، 6 طبقه اصلی و حدود 50 طبقه فرعی شناسایی شده اند. مقاله حاضر با ذکر الگوهای ساختواژی اختصارات و با تایید نظریه زیف، نشان می دهد نیروی بازدارنده ای وجود دارد که توسط اصل اقتصاد گوینده و شنونده اعمال می گردد.
The present paper aims to investigate abbreviated forms and the process of abbreviation in Modern Persian; it also looks into the historical development of such word formation process. It will be demonstrated that abbreviation is rule- governed and dates back to Old Persian era. The analysis presented in the article is based on Zipf’s Law (1949) .Within this approach Zipf introduces the first theoretical model in order to explain the observations and find a mathematical formula for the corresponding function. Zipf and Martinet (1962) believed the Economy/Least Effort Principle(s) govern the behavior of words. The principles indicate the use of frugal means in order to achieve greatest impact in a specified period of time. Abbreviation will be claimed to follow the same principles; that is، there is a reverse correlation between the length of words and the frequency of their application.