چکیده:
در این مقاله به بررسی سه مفهوم «پایه »، «تکیة دومین » و «تکیة متناوب» در نظریه های واجشناسی نوایی می پردازیم . این سه مفهوم، در بررسی های آواشناختی و واجشناختی در زبان فارسی ، عمدتا نادیده گرفته شدهاند. مشخص کردن حدود و مرزهای پایه در هر زبان، بر اساس تکیة آن زبان صورت می گیرد و بنابراین به حوزة واحدهای زبرزنجیری و، به طور مشخص ، به قلمرو واجشناسی نوایی مربوط می شود. در واقع پیش نیاز مشخص کردن مفهوم پایه در هر زبانی ، از جمله فارسی ، تعیین تکیة دومین و تکیة متناوب است . در این تحقیق ، که به روش توصیفی و نظری انجام شده است ما ابتدا نظریه های موجود درباره تکیه دومین در فارسی را همراه با توضیحاتی در رد یا تائید آنها آوردهایم و پس از آن احتمال وجود تکیه متناوب در فارسی و نظریه های موجود در این حوزه را بررسی کردهایم . در مرحله بعد دستگاه تکیه ای و پایه های فارسی و مقید یا نامقیدبودن هرکدام به صورت جداگانه مورد نقد و بررسی قرار گرفته است . بر اساس نتایج این پژوهش و با توجه به اینکه تکیة متناوب در زبان فارسی وجود ندارد، بدون توجه به وجود یا نبود تکیة دومین ، این زبان دستگاه تکیه ای نامقید دارد. یافته های این تحقیق همچنین وجود سطحی به نام پایه را، به عنوان محلی برای تعیین تکیه در سلسله مراتب نوایی فارسی ، رد می کند و بر آن است که در نظر گرفتن پایه در زبان فارسی ، کار تحلیل تکیه را دشوار می کند. الگوی تکیة فارسی را به آسانی می توان با بررسی تعامل واجشناسی و ساختواژه و تعیین اصولی بر همین اساس، تبیین کرد.
This research aimed at studying “foot”، “secondary stress” and “alternating stress” in prosodic phonology. These three notions are mainly ignored in phonetic and phonological studies of Persian. Characterizing the features and limits of foot in every language is carried out according to the stress pattern of that language and therefore it is relevant to the suprasegmental units and specifically to prosodic phonology. In fact، the prerequisite of characterizing foot in every language including Persian is to determine secondary and alternating stress. In this research we have analyzed stress system and feet in Persian and their boundedness or unboundedness separately. Considering that there is no alternating stress in Persian، we have unbounded stress system regardless of having or not having secondary stress. The results of this research deny the existence of a level named foot as a place for determining stress in the prosodic hierarchy of Persian. In addition to that، considering foot as a level adds complexity to the investigation of stress in Persian. The pattern of stress in Persian can simply be described using the interplay between phonology and morphology and principles which are driven from this interplay.
خلاصه ماشینی:
"در این بررسی با استفاده از روش توصیفی نظریه های موجود درباره تکیه دومین در زبان فارسی به نقد و بررسی گذاشته می شود و پس از آن موضوع مرتبط و در عین حال زیربنایی تکیه متناوب و امکان وجود آن با ذکر مثالهایی مورد مداقه قرار می گیرد.
هنی (همان: ٣٣٨)، نظر پلتز٣ و رنکینگ ٤ (١٩١١) و نای ٥ (١٩٤٥) را نیز ذکر می کند که هر دو تکیة دومین را در فارسی تشخیص می دهند اما فقط مواردی را توصیف می کنند که پسوند، حامل تکیة اضافه می شود که در این حالت ، طبق ادعای آنها، سطح کاهش یافته ای از تکیه ، بر هجایی که در اصل تکیه داشته ، باقی می ماند.
حتی طبیب زاده، که به پایه های دوتایی ، طبق نظریة هیز معتقد است ، با اعمال شرایطی بر تقطیع هجاها، که به آنها در نظریة هیز اشاره کردیم ، از قبیل پایة تکیه رفته و همچنین دخالت دادن وزن هجا، به صورت صریح ، وجود تکیة دومین ، و به صورت ضمنی ، وجود تکیة متناوب آواشناختی را در زبان فارسی رد می کند.
پیشنهادی که با استفاده از یافته های موجود می توان در مورد سلسله مراتب نوایی فارسی ارائه داد، این است که در این زبان توجیهی برای قائل شدن به سطحی به نام پایه وجود ندارد و پایه هایی ، ازجمله انواع پایه های طبیب زاده، مشکلی را از نظر توصیف تکیة فارسی حل نمی کند، به خصوص به این دلیل که تکیة فارسی به کمیت هجا حساس نیست .
Studies in the Phonetics and Phonology of Modern Persian: intonation and related features."