چکیده:
یکی از تصورات رایج، اما قطعا نادرست در مورد نظریه و نقد ادبی، آن است که نظریه و نقد ادبی را فقط در متون معاصر میتوان اعمال کرد. حال آنکه نقد یک ابزار علمی است و هر متن ادبی، خواه کلاسیک و خواه معاصر، از دیدگاه مدرنیستی قابل نقد و بررسی است. یکی از گونههای ادبی که در طول سالهای اخیر دستخوش تغییراتی مهم بوده است داستان کوتاه است و شکلی نوین از روایت داستانی که هر روز، کوتاه و کوتاهتر میشود، مینیمالیسم (minimalism) است که آن را در زبان فارسی «خردگرایی» و «حداقل گرایی» نامیدهاند که دارای ویژگیهایی مشترک است.
در ادبیات غنی کلاسیک فارسی، چه در نثر و چه در نظم، حکایتها و داستانهایی فراوان وجود دارد که از جهاتی بسیار قابل انطباق با خصوصیات داستانهای مینی مالیستی است. مقاله حاضر میکوشد با ارائه و بررسی نمونههایی از داستانهای بسیار کوتاه دیوان کبیر مولانا، ویژگیهایی را که برای سبک مینیمالیسم برشمردهاند تبیین نماید.
Regarding literary theory and criticism, it is customary to believe that one can only apply them to contemporary texts. However criticism is a scientific tool and every text, whether classic or contemporary, from the modern perspective is prone to criticism and examination. One of the literary genres which has undergone significant changes over the recent years is the short story and a new offshoot of storytelling which becomes shorter and more concise each day is termed minimalism and as the name suggests in Farsi it is named <khordgeraei> and <hadeaghalgeraei> . They both share common characteristics.
In rich classic Persian literature whether in prose or poetry, there are numerous anecdotes and stories which in many respects fall into the category of minimalistic stories. The present article is an attempt to present and examine examples of such stories fromMoulana’s Divan Kabir.
خلاصه ماشینی:
یکی از گونه های ادبی که در طول سالهای اخیر دست خـوش تغییراتـی مهم بوده است داستان کوتاه است و شکلی نوین از روایت داستانی که هـر روز، کوتـاه و کوتــاهتــر مــی شــود، مینــی مالیســم (minimalism) اســت کــه آن را در زبــان فارســی «خردگرایی » و «حداقل گرایی » نامیدهاند که دارای ویژگی هایی مشترک است .
البته طرح این مسایل به هیچ وجه به معنی نفی مطلق ماکس مالیسم نیست ، زیرا هنوز رمانهایی پرحجم چون «بیـداری فینـه گـان»، «جیمـز جویس » و «درجست وجوی زمانهای از دسـت رفتـه »؛ «مارسـل پروسـت » طـرفداران خاص خود را دارد، اما پیش بینی می شود با توجه به دلایل یاد شده و با گذشت زمـان از حجم آثار ماکس مالیستی کاسته و بر تعداد داستانهای مینـی مالیسـتی افـزوده شـود.
25 زیرکی را گفتم این احوال بین ، خندید و گفـت صعب روزی، بوالعجب کاری، پریشان عـالمی ٤- ویژگی های داستانهای مینی مالیستی ١-٤- طرح ساده داستانهای مینی مال از طرحی بسیار ساده برخوردار است ، زیرا کوتاهی بیش از حد داستان، فرصت هر گونه پیچیدگی را از طرح داستان سلب مـی کنـد.