چکیده:
اسطوره روایتیست که به مردم در فهم جریان های معمول روانی و راههای رشد انسان در مسیر زندگی کمک میکند. رویا نیز پدیده طبیعی و برونفکنی خاص ناخودآگاه است که در خودآگاه ظهور مییابد. اسطوره و رویا دارای زبانیست که با شناخت نمادها به رمز و راز آنها پی خواهیم برد. بر مبنای این پژوهش، شاهنامه فردوسی در برگیرنده رویاهایی با سرشت جمعی- اسطورهایست که با زبانی نمادین شخصیت رویابین را از رخ دادهایی آگاه میسازد که در آینده رخ خواهد داد تا چاره ای بیندیشد و از وقوع آن در عالم خودآگاه پیشگیری کند. رویای ضحاک و افراسیاب، دو پادشاه اهریمنی شاهنامه، رویاهایی بزرگ و دربرگیرنده تصویر های کهنالگویی ناخودآگاه جمعیست. رویای هراس ناک ضحاک بیانگر نابودی او به دست فریدون قهرمان است که با قیام کاوه آهن گر در عالم خودآگاه بوقوع میپیوندد و فریدون، به فرمان سروش او را در کوه دماوند زندانی میکند. رویای رازآمیز افراسیاب پیمانشکن نیز پیامدش مرگ و نابودی اوست، به این معنا که پس از سالها جنگ و خونریزی به کین سیاوش، کی خسرو به زندگی اهریمن پیمانشکن پایان میبخشد.
Myth is a narrative which aids people in understanding the current psychological events in life and helps man find ways to improve himself in life`s course. Dream is a natural phenomenon and is a special externalization of the unconscious which is manifested in the conscious. Myth and dream have a language that with the knowledge of symbols one can unravel its mysteries. Based on this research Shahnameh Ferdowsi encompasses dreams containing the collective unconscious myths.Dreams use a symbolic language to warn the dreamer of the events that are likely to happen in the future in order to find a way to prevent their happenings in the conscious world. Zahhak and Afrasyab، two evil kings in Shahnameh both have great dreams that hold collective unconscious archetypal images. Zahhak’s nightmare predicts his downfall by Feraydun، the hero which is realized by the uprising of Kaveh، the blacksmith and Feraydun by the Sorush’s command imprisons Zahhak in Mount Damavand. Mysterious dream ofAfrasyab، the vow breaker entails his destruction and death that is after years of combat and bloodshed Kaykhosrow avenges Siavash’s blood and ends the life of this evil vowbreaker.
خلاصه ماشینی:
بـر مبنـای ایـن پـژوهش ، شـاهنامۀ فردوسی در برگیرندۀ رؤیاهایی با سرشت جمعی- اسـطوره ایسـت کـه بـا زبـانی نمـادین شخصیت رؤیابین را از رخ دادهایی آگاه میسازد که در آینده رخ خواهـد داد تـا چـاره ای بیندیشد و از وقوع آن در عالم خودآگاه پیش گیری کند.
رؤیای هراس ناک ضحاک بیان گر نابودی او به دست فریدون قهرمان است که با قیام کاوۀ آهن گر در عالم خودآگاه بوقـوع مـیپیونـدد و فریـدون ، بـه فرمـان سروش او را در کوه دماوند زندانی میکند.
Self ٣- رؤیای بزرگ و اسطوره اما رؤیا چیست ؟ رؤیا١ نیز هم چون اسطوره از دیرباز در همۀ فرهنگ ها و اقـوام دارای اهمیت بوده و با زبان نمادین خود اسرار را بر انسان آشکار کرده است .
فریـدون ، کهن الگوی قهرمان و منجی بشریت است که نوید آمدنش در رؤیا وعده داده شـده اسـت تا شر و بدی را نابود کند و این کاری ایزدیست ، هم چون تریته ٣ یا ثریتـه کـه موفـق بـه نابودی اهریمن و بدی شدند؛ در سرتاسر دنیا روایت های آیینیست که از نبـرد قهرمانـان ایزدی و دیوان یاد میکند.
پـس مـار، اژدهـای درون افراسیاب از ژرف ترین لایۀ روان ، یعنی ناخودآگاه جمعی برآمده و معرف کهن الگوی سایه است ؛ همان جنبۀ منفی شخصیت او کـه سـعی در پنهـان سـازی و سـرکوبش دارد، امـا ناخودآگاه با رؤیایی نمادین و آینده نگـر، او را از محتـوای درونـش آگـاه مـیکنـد، زیـرا به عقیدۀ یونگ «رؤیا همیشه نمایندۀ اندیشه یا قصدیسـت ، یعنـی چیـزی مهـم را بیـان میکند که ناخودآگاه مایل به آن اسـت .