چکیده:
حسین کرد شبستری، شیرویه نامدار و ملکجمشید، سه اثر از جریان ادبی فراخ و پرمایة روایت های حماسی - پهلوانی منثور هستند وکاوش و کندوکاو پیرامون این آثار، بخصوص در زمینة موضوع مورد بحث ،کم و محدود بوده است . مهم ترین ویژگی در بازخوانی آثار این جریان، الگوی واحدی است که در ساختار بن مایه های سازندة آنها وجود دارد و به صورتی ثابت و پایدار، در ساختار این دسته از آثار به کار گرفته شده است و علت این امر را باید در روایی بودن و سنت واحد و مورد تقلید راویان در نقل این گونه از آثار جست . نگارندگان در این پژوهش ، با درک ضرورت رویکرد ساختارشناسی بن مایه (Motif) در نقد ادبی ، ابتدا، روی به معرفی این آثار آورده و سپس مجموع گزارههای آنها را، در چهار بخش بن مایه های حماسی و عیاری، ماورایی ، عاشقانه و دینی مورد بررسی قرار دادهاند. عنصر مهم دیگری که موجب تمایز این دسته از آثار با دیگر گونه ها و انواع ادبی منثور گشته است ، مضمون پراهمیت عیاری است که در مجموع آثار این جریان ادبی وجود داشته و محوری برای شکل گیری بسیاری از گزارهها گشته است . بازشناسی این عنصر، در بسیاری از آثار ادبی ، راهگشای محققان خواهد بود اما تا کنون این موضوع (بن مایه شناسی روایت های داستانی ) چنانکه باید، محل بررسی نبوده است و از این رو، شناخت این آثار و بن مایه های موجود در آنها را می توان ضرورتی تحقیقی و تمهید و پیش زمینه ای در این راه دانست . این پژوهش به - روشکتابخانه ای انجام یافته و مجموع یافته ها، به شکل توصیفی و تحلیلی ارائه گشته اند.
خلاصه ماشینی:
آثار حماسی -پهلوانی منثور، عیاران، حسین کرد،شیرویه نامدار، ملکجمشید، بن مایه ها ١- مقدمه یکی از مهم ترین و اثرگذارترین جریانهای تاریخ ادب فارسی ، روایت های داستانی منثوری است که گاه در برخی نمونه ها صورت منظومشان از بین رفته ولی برخی از ابیات آنها، در متن منثور کنونی شان بر جای مانده است ١.
ک : سرکاراتی ،١٣٧٧: ٢٢)؛ از این رو نیز می تواند بود که در آثار مورد بررسی ،پهلوانان، به دلیل نشان دادن شجاعت و دلیری خود به هنگام رجز، آشکارا نامشان را یاد می کردند و تنها در برخی از نبردهایی که دیگران از انجام آن عاجز بودند، برای نگاه - داشت ارج و جایگاه یاران پهلوان، نام خود را پنهان می کردند، این حالت در حسین کرد فراوان مشاهده می شود.
)، موتیف جادوگری ناگهانی و بدون هیچ پیش زمینه ای در رویدادها وارد شده و بسامدی کم دارد زیرا حماسه سرایان از این رمز آگاه بودهاندکه بسامد زیاد چنین گزاره - ای، از جزالت و فخامت سبک حماسی می کاهد اما در روایت های داستانی منثور مورد بررسی ، وجود جادو و جادوگران، تنها زمانی است که دشمن عاجز و ناتوان شده است و توان و توشة پیکار ندارد؛ در این زمان، جادوان بارها در جبهة مخالف حق ظاهر می شوند.