چکیده:
این مقاله به نقد و بررسی نظریهای پرداخته که قائل به نقص قرآن و عدم جامعیت آن نسبت به همة زمانها و مکانها و همة مسائل جدید و متغیر است؛ نتیجة این دیدگاه ضرورت ادامة تجربة نبوی توسط دیگران برای پرکردن این خلأهاست. در ادامه به مناسبت، متعرض نگاه صدرالمتألهین و مولوی به قرآن و نسبت مثنوی با قرآن پرداخته و ادعای رقیب مبنی بر اینکه امثال این بزرگان، آوردههایی جدید، علاوه بر قرآن داشتهاند را بهنحو متقن و مستند باطل میکند.
خلاصه ماشینی:
com مقدمه بیان مسأله بین مسلمانان از تمام فرقه ها و مذاهب ، ایـن نکتـه اجمـاعی اسـت کـه محمـد (ص ) آخــرین پیــامبر و خــاتم پیــامبران و کتــاب او، قــرآن، آخــرین کتــاب آســمانی و کامل ترین آنهاست ؛ از ایـن پـس نـه اینکـه مـردم بـه دیـن و وحـی نیازمنـد نیـستند، چه اینکه به مقتضای فطرت الهی تا انسان هست به خدا و دین هم محتاج است ، بلکه از این جهت که دین او و کتاب او پاسخگوی تمام نیازهای معنوی انـسان و هـدایتگر او در تمام ابعاد زندگی است ، دیگر انزال کتابی جدید و دینی تازه بی فایده است ؛ زیرا هـر چـه از نو تجربه شود، هرگز نمی تواند به بلندای قامت دین خاتم برسد.
از حیث برون متنی هم ادله و نشانه های فراوانی در ابطال این نظر وجـود دارد کـه بـه اندکی از آن اشاره می شود: - پیامبر قبل از بعثت ، قریب چهل سال در بین مـردم زنـدگی کـرده و در ایـن مـدت حتی سابقة یک مورد سخن شبیه قرآن از او اثبات نشده و نرسیده است ؛ چگونـه اسـت که او یک شبه بدون طی تکامل تدریجی ، توان آفریدن چنین کلمـات و جملـه هـایی بـا ادبیات بدیع با معانی بی سابقه را پیدا کرده است ؟ - حــالاتی کــه پــس از نــزول وحــی ، بــر پیــامبر عــارض مــی شــد، یــا آثــاری کــه بعضا در محیط پیرامونی می گذاشـت ، بـا تجربـه هـای درونـی و کـشف عارفـان سـازگار نیست .