چکیده:
مقدمه و هدف: هوش از جمله مواردی است که بسیار مورد توجه روان شناسان بوده و در طول تاریخچه ی روان شناسی، تلاش بر این بوده است که ماهیت هوش، انواع آن، تغییرپذیری آن.... مورد بررسی قرارگیرد. امروزه در محیط کسب وکار بازار جهانی، هوش فرهنگی و هوش اجتماعی اهرم مورد نیاز رهبران و مدیران تلقی میشود زیرا کاربرد این دو، شیوهای از اندیشیدن، ارتباطات و عمل را به مدیران و کارکنان آموزش میدهد که آنان بتوانند در هر بستر فرهنگی، به گونهای اثربخشتر عمل کنند. هدف پژوهش بررسی رابطه بین هوش اجتماعی و هوش فرهنگی با کاربست مولفه های سازمان یاد دهنده در اداره کل ورزش و جوانان استان همدان بود. روششناسی: جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان(149نفر) شهرستان های استان همدان تشکیل دادند که بر اساس فرمول کوکران تعداد 105 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گرداوری داده ها از سه پرسشنامه هوش اجتماعی، هوش فرهنگی، و پرسشنامه سازمان یاددهنده استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار استنباطی شامل: ضریب همبستگی پیرسون، آزمونt برای گروه های مستقل و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد؛ بین هوش اجتماعی کارکنان با میزان کاربست مؤلفه های سازمان یاددهنده در اداره کل ورزش و جوانان استان همدان رابطه مثبت و معنادار در سطح 5% وجود دارد. همچنین بین هوش فرهنگی کارکنان با میزان کاربست مؤلفه های سازمان یاددهنده رابطه منفی و معنادار در سطح 5% وجود دارد. در بررسی تاثیر هوش اجتماعی کارکنان بر میزان کاربست سازمان یاددهنده یافته ها نشان داد که میزان کاربست سازمان یاددهنده در نمونه ها با توجه به میزان آگاهی های اجتماعی کارکنان قابل پیشبینی است. همچنین با استفاده از مدل رگرسیون می توان میزان کاربست سازمان یاددهنده را با توجه به میزان دانش هوش فرهنگی کارکنان پیشبینی کرد.