چکیده:
روزگار ما، روزگاری است که در همهجا سخن از بزرگداشت زن و احیای حقوق وی میرود. بهائیان مدعیاند که دوران ادیان سلف سپری شده و آئین ایشان، مترقیترین آئینی است که در روی زمین وجود دارد. پس باید دید که بهاءالله، از زنان چگونه تجلیل نموده و به هنگام سخن گفتن از ایشان، چه تعبیری را به کار برده است؟ نکته جالب در مورد بهائیت، پیشتیبانی بیحد و حصر کانونهای استکباری و استبدادی شرق و غرب از آنهاست و سردمداران این فرقه برای جلب توجه و تامین شهوات و تمایلات نفسانی آنان، به تساوی حقوق مرد و زن قائل شدهاند. اینک ما حجاب از چهره این گفتار ناصواب گشودیم و این باب را در این کتاب افزودیم که حقیقت را کشف نمائیم و مطلب را روشن سازیم.
خلاصه ماشینی:
"به عبارت دیگر در متون اسلامی تحقیق و تفحص مینماییم تا ببینیم نظر اسلام راجع به اصل تساوی این دو قشر از جامعه چیست و آیا اسلام مخالف تساوی است که بهائیت خود را موافق آن و مبدع طرح احیای حقوق از دست رفته زنان میداند؟ در ابتدا لازم است واژه حقوق معنا گردد حقوق در لغت به معنای سزاوار، درست، راست و یقین است9 و در اصطلاح عبارت است از مجموعه مقرراتی که برای اشخاص، از این جهت که در اجتماع هستند حکومت کند.
22 اما این توجیه نامربوط است؛ زیرا به صراحت مهریه زن روستایی برابر با نوزده مثقال نقره و مهریه زن شهری نوزده مثقال تعیین شده و دینی که گفته «ممکن نیست سعادت عالم انسانی کامل گردد مگر به مساوات کامله زنان و مردان»23 اگر قرار است مساوات کامله میان زنان و مردان برقرار باشد چرا میان مهریه زن شهری و روستایی و نیز سهم الإرث میان زن و مرد متفاوت است؟ در همان گنجینه حدود و احکام مثلا سهم پدر 420 سهم از 2520 سهم است و سهم مادر 360 سهم و نیز سهم برادر300 و سهم خواهر 240 و به علاوه خانه مسکونی و لباسهای مخصوص میت هم متعلق به فرزند ارشد پسر است.
آیا هرگز این سوال را از خود کرده بودید که این حکم چرا و چگونه به این منوال و این چنین در نهایت نقص صادر شده؟ و اگر کسی مرتکب خطائی شد به چه مجوزی میشود او را توبیخ و عقاب نمود؟ از آنجائی که این مکتب به دست سیاست مداران و دشمنان دین و دیانت ساخته شده و یکی از اهداف اصلی بهاء نیز به اطاعت از آنان همین مطلب بوده است."