چکیده:
از زمان تصویب قانون ممنوعیت به کارگیری تجهیزات دریافت از ماهواره، مباحث دامنه داری درباره آن شکل گرفته است. تعارض قانون مذکور با برخی مفاهیم و حقوق بنیادین که پشتوانههای محکم فقهی نیز دارند ـ همچون مالکیت، حریم خصوصی، حلال بودن استفاده از آلات مشترکه، حقوق بشر و حق برخورداری از آزادی اطلاعات ـ آن را با چالش مهمی روبه رو کرده است. از سوی دیگر، اصرار حامیان این قانون بر اجرای آن، نزاع را افزون ساخته است. در این میان، کیفیت اجرای قانون نیز به معضل عظیمی تبدیل شده که ابهامات را بیشتر و مسئله را پیچیده تر کرده است. نوشتار حاضر به روش کتابخانه ای و از راه مقایسه قوانین دیگر با قانون مزبور و با تشریح پیامدهای سیاسی و حقوقی شکل فعلی مبارزه با ماهواره، روش های جایگزین را به جای جمع آوری دیش های ماهواره پیشنهاد می دهد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که اجرای قانون ماهواره، با توجه به دووجهی بودن کاربرد ماهواره و محسوب شدن آن جزء آلات مشترکه در نگاه فقهای اسلام، با قوانین مربوط به حوزه خصوصی افراد، قانون مجازات اسلامی، بیانیه حقوق بشر اسلامی و بسیاری از کنوانسیون های حقوقی بین المللی که ایران آن را پذیرفته، در تعارض می باشد. پیشنهاد این پژوهش، تاکید بر روش های جایگزین به ویژه روش های فرهنگی است.
Since the time the ban the use of satellite reception equipment has been approved, many discussions have been made about it; and its contradiction with some fundamental concepts and rights (which have firm juridical grounds) such as ownership, privacy, lawfulness of using devices with dual use, human rights, and the right of free access to information has caused important challenges for it. On the other hand, emphasis put by those who support execution of this ban has intensified the controversy. Also, the way this ban may be executed has turned into a serious problem and this adds to ambiguities and complexities of the issue. Based on library methodology and through making a comparison between the above-mentioned ban and other laws and while describing the present method of struggling against satellite reception equipment, the present writing proposes alternative ways instead of gathering satellite reception equipment. The results of this study shows that execution of the above-mentioned ban, since they are of dual use and considered as devices with dual use, is according to Muslim jurisprudents in contradiction to laws concerning peoples privacy, Islamic Penal Code, Statement of Islamic Human Rights and many international conventions which have been accepted by Iran. What is proposed in this study is putting emphasis on alternative ways and in particular cultural ones.
خلاصه ماشینی:
نقض کنوانسیون حقوق بشر پرسش اساسی دیگر اینکه آیا این اقدامات پلیس، نقض کنوانسیون حقوق بشر 1948م، اعلامیه اسلامی حقوق بشر و دیگر کنوانسیونهای مهم جهانی و نیز اصول اسلامی نیست؟ علاوه بر این، پلیس بر اساس چه مجوزی با بالگرد بر فراز ساختمانها به پرواز درمیآید و از حریم خصوصی افراد فیلمبرداری میکند؟ نیروی انتظامی مستند و مجوز ورود خود به خانههای مردم را حکم قاضی عنوان میکند و اینگونه استدلال میکند که پشت بام آپارتمانها و راه پلهها جزء مشاعات است.
بیشک اینگونه اظهارات، غالبا خارج از استنباط فقهی است و نباید به آنها به عنوان فتوا نگاه کرد و برای آن اعتباری از نوع اعتبار فتوای مفتیان برای مقلدان قائل شد؛ زیرا وظیفه فقیه، استنباط احکام کلی است و این اظهارات، برخاسته از دید اجتماعی فقیه و تابع اطلاعات غیرفقهی اوست و به طور دائم در معرض تغییر و تحول است؛ مثلا در آغاز نظر به حرمت رادیو داده میشد، چون آلت لهو است؛ ولی بعدا آن را از آلات مشترکه شمردند که برای منافع حلال قابل استفاده است؛ ولی تا مدتها نسبت به تلویزیون همان نگاه منفی وجود داشت تا اینکه آیتالله خویی با اما و اگر آن را به تشخیص عرف موکول کرد و شخصا از نظر درباره آن طفره رفت؛ ولی آیتالله تبریزی جرئت به خرج داد و آن را در ردیف ضبط صوت از آلات مشترکه دانست؛ اما باز هم حکم به حلیت ویدئو داده نمیشد تا اینکه آیتالله سیستانی در رساله توضیحالمسائل خود، ویدئو را نیز به آنها افزود و سپس آیتالله منتظری تصریح کرد که ماهواره نیز همچون دیگر رسانههای جمعی و رادیو، تلویزیون و اینترنت است که بهرهبرداری حلال از آن اشکال ندارد (نجفآبادی، [بیتا]، ج2، ص324).