چکیده:
در روایتهای داستانی معاصر، اسطوره سازوکاری ایدئولوژیک گرفته است. اسطوره بنا به کیفیت تبیینی خود، در پی توضیح و کشف حقایق ناشناخته و ابتدایی، بهویژه امر لایتناهی و مقدس است. از این رو، به ناچار خاصیتی متناقض و مبهم به خود میگیرد، اما روایت بنا به داشتن پیرنگ، انسجام و کلیت، تلاشی برای ساختاربندی و پیکرسازی حوادث پراکنده است. پس وقتی اسطوره وارد روایت (بهویژه روایتهای ایدئولوژیک) میشود، ناچار برای شفافیت معنای روایت، تبدیل به اشاراتی زبانی و تصویری میشود. غزاله علیزاده از جمله زنان داستاننویس است که اسطوره را در داستانهای خود از طریق زبان و نماد به تصویر کشیده است. از این رو، در آثار وی، اسطوره بیشتر کارکردی هدفدار، فمینیستی و گاه تزیینی و آرایشی دارد. اینگونه نیست که اسطوره به پیرنگ داستانهای وی خاصیتی اسطورهای داده باشد، بلکه اسطوره، حکم کاتالیزوری (واسطهای) را دارد که از آن برای ایضاح، تتمیم و تکمیل مضمون روایت بهره گرفته است. در این مقاله تلاش شده است تا نوع پردازش، کارکرد و اهداف اسطوره در سه سطح زبانی، مضمونی و روایی در آثار علیزاده با تأکید بر کهنالگوی زن بررسی شود.
خلاصه ماشینی:
"جلال ستاری نیز اعتقاد دارد که «زیربنای خانۀ ادریسیها کیمیاگری است ؛ زیرا علیزاده در این کتـاب بـا رنگ ها بازی میکند؛ به عبارت دیگر، کسی که میخواهد جاودانه شود، بایـد کیمیـاگری کند و همان درد جاودانگی را که در گیلگمش اسـت ، مـیتـوان در خانـۀ ادریسـیهـا پیـدا کرد» (ستاری، ١٣٩٠: ٦).
حسین زاده در کتاب زن فتانـه و زن آرمـانی اعتقـاد دارد ادبیـات داسـتانی هنگـامی کـه تلاش کرده است به پرسش خود دربارة هویت انسان از طریق جایگـاه زن پاسـخ دهـد، دو وجهۀ متضاد زن آرمانی (موافق با امیال مرد) و زن فتانه (مخـالف بـا امیـال مـرد) بـه زن داد؛ چراکه ادبیات اغلب به قلم مردان نگـارش مـیشـد.
خانۀ ادریسیها نیز برخی حـوادث در زمان و مکان مشخصی رخ نمیدهد و این نکته وجه مشخصۀ این اثر در میان دیگر آثـار علیزاده است ؛ برای مثال ، در آن دلتنگـی، رؤیـای فـرار، بیمـاری و کـل داسـتان در زمـان و مکانی نامشخص میگذرد: «رکسانا به خانم ادریسی رو کرد: وهاب مـیگفـت عاشـق مـن بوده از اوایل آفرینش » (همان ، ١٣٨٤: ٣٤٧).
اما آنجا که پـای تلمیحـات و اشـارات اسـطوره ای بـه میـان میآید، روایت حالتی کلاژگونه به خود میگیرد؛ یعنی اسطوره همچنان مفهومی عرضی و تحمیلی بر روایت عرضه میشود و همین امر روایت های علیـزاده را در جاهـایی تبـدیل بـه گزارشی تعلیمی کرده است که قصد تبیین و توضیح اساطیر، به ویـژه اسـاطیر فرهنـگ هـای دیگر را دارد."