چکیده:
تغییراتی که در سال های پایانی دهه هشتاد روی داد، تاثیری عمده بر جغرافیای سیاسی جهان و سیستم بین الملل داشت. این تغییر موجب حذف اتحاد جماهیر شوروی و پدیدار شدن کشورهای جدیدی در نقشه جغرافیایی دنیا شد. با خاتمه جنگ سرد، نظم جهانی متحول شده و به پیدایش تفکر نظم نوین جهانی منتهی شد. این پژوهش به چیستی این موضوع و تاثیر آن بر خاورمیانه در بازه زمانی بین 1991 تا 2000 میپردازد. پیروزی ایالات متحده در جنگ خلیج فارس، بهترین فرصت را برای آمریکا فراهم آورد تا از آن به صورت یک جانبه در جهت حفظ نفوذ خود در خاورمیانه و تحقق ایده نظم نوین جهانی بهره برداری کند. در برداشت آمریکایی ها، جهان مطیع قدرت آمریکاست و چنین جهانی با تفکر مذکور هماهنگ و دارای نظم نوین خواهد بود. مورد خاورمیانه، تایید کننده این ادعاست. اینکه ایالات متحده با نفوذترین کشور در منطقه می باشد، چیزی است که به آن اجازه می دهد منازعات را مدیریت کند و نظم و هماهنگی را حکمفرما سازد. سوال اصلی مطرح شده در این پژوهش بدین شکل است که اتخاذ نظم نوین جهانی توسط آمریکا چه تاثیری در منطقه خاورمیانه در بین سال های 1991 تا 2000 داشته است؟ در پاسخ به این سوال، فرضیه ای بدین ترتیب مطرح گردیده است که اتخاذ سیاست نظم نوین جهانی پس از جنگ سرد موجب گسترش نفوذ آمریکا در خاورمیانه شده است.
The changes which occurred in late 1990s had considerable impacts on the world geopolitics and international system as well. After the end of the cold war، the world order has undergone some changes and a new world order has emerged. This paper examines the whiteness of these developments and their impacts on the Middle East in 1990s. American victory in the Persian Gulf paved the way for the United States to unilaterally expand its influence in the Middle East and to promote the idea of new world order. In the American perception، coordination and military power are equal and a world obedient to the U.S is considered as a world having both coordination and order. This is the case in the Middle East. America’s influence in the region lets the Americans manage the conflicts and forge order and coordination as well. The main question is that what was the impact of adopting the new world order policy by the U.S.A in the Middle East from 1991 to 2000 and the hypotheses will be as following: adopting the policy of the new world order after the cold war caused the expansion of America’s influence in the Middle East.
خلاصه ماشینی:
"پیروزی ایالات متحده در جنگ خلیج فارس ، بهترین فرصت را برای آمریکا فراهم آورد تا از آن به صورت یک جانبه در جهت حفظ نفوذ خود در خاورمیانه و تحقق ایده نظم نوین جهانی بهره برداری کند.
45 نظم نوین جهانی با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد، ایالات متحده که در پی رهبری جهان بود، فرصت را مغتنم شمرد و در پی حمله عراق به کویت ، سیاست جدیدی را ارائه داد که بر اساس آن ، جامعه بین المللی تحت یک نظم و نظام نوینی قرار میگرفتند که با نظم و نظام پیشین کاملا متفاوت بود.
براساس این سیاست ، آمریکا در تقابل با ایران و عراق و برای مقابله با یک کشور و ایجاد توازن مجبور به اتکاء به کشور دیگر در منطقه نیست و هر دو کشور تحت کنترل بوده و ضعیف هستند و / آمریکا قدرت غالب در خلیج فارس محسوب می گردد که توان مقابله با رژیمهای ایران و عراق را دارا می باشد(٢٩٩ :٢٠٠٣,Sick) سیاست مهار دوجانبه علاوه بر مبنای تئوریک و ایدئولوژیک که از آن برخوردار بود تبعات منطقه ای گسترده ای به دنبال داشت و حتی میتوان گفت مبنای تحول سیاست های بعدی آمریکا در منطقه گردید.
کنفرانس صلح خاورمیانه پیروزی ایالات متحده در جنگ خلیج فارس ، بهترین فرصت را برای آمریکا فراهم آورد تا از آن به صورت یک جانبه در جهت حفظ نفوذ خود در خاورمیانه و تحقق ایده نظم نوین جهانی بهره برداری کند."