چکیده:
منتقدان در بسیاری از کتب نقدی و تحلیلی دوره مشروطه، بر این نکته اذعان دارند که شعر این دوره با وجود داشتن مضامین نو و تلاش شاعران برای تجدد ادبی، از نظر زبانی عوامانه است و همین عوامگویی سبب شده تا در دیوان شعری بسی از شاعران این عهد، اغلاط و عیوبی که مخالف با روح فصاحت و بلاغت زبان فارسی است، دیده شود. یکی از شاعران این عهد که چندان از این نقیصه به دور نیست و در معرض نقد منتقدان قرار گرفته، میرزادهعشقی است. بیشتر منتقدان تنها به عیوب کلی این شاعر بدون ذکر شواهد بسنده کردهاند. از اینرو ما در این مقاله با ارائه شواهد، به بررسی صحت و سقم این مدعا پرداختهایم. از رهرو همین بررسیها درمییابیم که بزرگترین عیب فصاحت میرزادهعشقی در سطح کلمه، مخالفت قیاس صرفی و غرابت استعمال است که گاهی منجر به تنافر حروف و کراهت در سمع نیز میشود. در سطح کلام نیز مخالفت قیاس نحوی، بیشترین عیب زبانی این شاعر را تشکیل میدهد و عیوب دیگر چندان برجستگی خاصی در اشعار این شاعر انقلابی ندارد.
خلاصه ماشینی:
بررسي عيوب فصاحت و بلاغت در اشعار ميرزادة عشقي علي سليماني ـ محمود بشيري چکيده منتقدان در بسياري از کتب نقدي و تحليلـي دورة مـشروطه ، بـر ايـن نکتـه اذعان دارند که شعر اين دوره با وجود داشتن مضامين نو و تلاش شاعران براي تجدد ادبي ، از نظر زباني عوامانه است و همين عوامگويي سبب شـده تـا در ديـوان شـعري بسي از شاعران اين عهد، اغلاط و عيوبي که مخالف با روح فصاحت و بلاغـت زبـان فارسي است ، ديده شود.
غلامحـسين يوسفي نيز در باره «ايدهآل» او ابراز داشته اند که برخلاف قالـب مثنـوي کـه مناسـب داستان هاي طولاني است ، شاعر «به تجربه اي تازه دست زده : [يعني ] سرودن داستان در قالب مسمط و در بحر مجتث ؛ بنابراين ايدهآل عشقي از نظر مضمون داراي اصالت و از لحاظ سبک سخن و شيوة نقل و روايت ، تازه و بـديع اسـت و نمونـه اي اسـت از رئاليسم در شعر فارسي معاصر و نابه جا نيست که آن را جزء نمونه هاي شـعر نـو نقـل کرده اند» (يوسفي ، ١٣٦٩: ٣٨٠ ـ ٣٧٩).
وجود چنين نقطه ضعفي سبب شده است ملک الشعراي بهار که خود در درون انقلاب سياسـي و ادبـي روزگـار قرار دارد، اين نقد را وارد کند: «عارف و عشقي عوام » البته اين عوام بودن افـزون بـر معناي عاميانه و مردمي بودن اشعار، بر غلط هاي دستوري و ضعف شعري او نيز اشاره دارد.
از اين رو مهم ترين عيب کلامي ميرزادة عشقي ، مخالفت قياس نحوي يا ضعف تأليف است و دو عيب تکرار و تنافر کلمات نيز به ندرت در اشعار او ديده مي شود و عيوب ديگر در اشعار او چندان برجستگي ندارند.