خلاصه ماشینی:
«بیرمن»پدیده تنش شغلی را بهگونهای روشنتر تعریف میکند و میگوید:«تنش یا فشار روانی شغلی،موقعیتی است که از تعامل میان افراد و مشاغلشان حاصل شده و صفت ممیزه آن تغییراتی است که در درون آنها رخ داده و آنان را وامیدارد تا از شیوه عمل به هنجار خود دست شسته،به انحراف کشیده شوند.
دلایل عمده توجه به این مطالعات در سازمانهای پیشرو را میتوان این گونه خلاصه کرد: -از آنجا که تنش تأثیر زیانبار جسمانی (فیزیولوژیک)و روانشناختی بر کارکنان سازمانها بهویژه مدیران و سرپرستان دارد،نه تنها به سلامتی آنها لطمه وارد میکند،بلکه کارآیی و اثربخشی آنان را در فراگرد تولید و عملیات بسیار پایین میآورد.
در بحث میانجیگری در ارتباطات بین گروهها یا سازمانها با یکدیگر و یا حل تعارضات بین آنها در اصل یک فرد یا سازمان یا گروهی از انسانها وجود دارند که میتوانند با رعایت اصل میانجیگری مشکل خود را کاهش دهند.
عکس این قضیه نیز صادق است یعنی افرادی هستند که بسیار باز و گشوده عمل میکنند طوری که این گشودگی از میزان طبیعی خود فراتر میرود و باعث آسیبپذیری آنها میشود.
و بالاخره فرآیندی در ارتباط وجود دارد که هم ناشناخته برای خود است و هم ناشناخته برای دیگران.
البته حل تعارض در گروهها یک ایراد در بر دارد و آن احتمال بروز صفت برتر بودن است یعنی با رفع تعارضات بین گروه،آنها خود را نسبت به دیگران ارزیابی بالایی میکنند و احساس برتری نسبت به دیگران در آنها ایجاد میشود پس گروه در معرض خطر قرار میگیرد، بنابراین نباید گروه کاملا یکپارچه شود.