چکیده:
سیاست خاطره بهمثابۀ حوزهای مطالعاتی، محصول بحران بازنمایی در علوم اجتماعی متأخر است. اما این حوزۀ پژوهشی ضعفهایی دارد که سبب میشوند نتواند برنامۀ پژوهشی واحدی را عرضه کند. مرتفع ساختن کاستیهای مفهومی و نظری و افزایش شمار موضوعات مورد مطالعۀ آن، مهمترین راهبردهایی هستند که برای ارتقای آن به سطح یک برنامۀ پژوهشی منسجم ضروریاند. پرسش اساسی نوشتۀ حاضر این است که مفاهیم رایج در حوزۀ مطالعاتی سیاست خاطره چه اشکالاتی دارند و چگونه میتوان آنها را مرتفع ساخت؟ در این نوشته برآنیم مقدماتی از نظریهای نوآیین در زمینۀ سیاست خاطره را به اقتراح گذاریم که برنامۀ پژوهشی مستقلی با موضوع و مواد سیاست خاطره از آن سر برمیآورد. برای این مهم، کاستیهای مفهومی و نظری موجود را برطرف خواهیم کرد و دامنۀ ایدهها و موادی را که سیاست خاطره در پی این کاستیزدایی خواهد توانست شرحی بر آنها داشته باشد، معین خواهیم کرد.
Memory politics as a field is an outcome of representation crisis in social sciences. But this field has its own weaknesses that prevents presenting a coherent research program. Eliminating theory and conceptual defects of the field and increasing its objects are the most important strategies to improve it to a coherent research program. But how someone can eliminate its current conceptual defects? In this article, we are going to present preparatories about a new memory politics theory that make it an independent research program with its own objects. So in the first step, we will obviate theory and conceptual defects of current memory politics and then, we will say what kind of ideas and materials fit into this new approach.
خلاصه ماشینی:
با توجه به اینکه سیاست خاطره به عنوان حوزه ای آکادمیک در ایران - با وجود کثرت سیاست های خاطره - تقریبا ناشناخته است و نظریات سیاست خاطرة موجود در سایر محافل آکادمیک هم هنوز به آن پختگی لازم نرسیده اند، به نظر می رسد طرح این ساخت نظری ، جاپای محکمی برای مطالعة سیاست خاطره در ایران و تاریخ آن فراهم می کند.
ریچارد ند لیبو خاطرة فردی را «آنچه فرد در مورد گذشته اش به یاد می آورد یا فکر می کند که به یاد می آورد» تعریف کرده است (١٦ :٢٠٠٦ ,Lebow) و با استناد به این تعریف ، مفهوم حافظة جمعی را گنگ و عملیاتی سازی آن را مشکل می داند (١٣ :Ibid).
بنابراین می توان تصور کرد که در جهان اجتماعی ما، گونه های متفاوتی از هولوگرام های خاطره وجود دارند که اشیا، ایده ها، فرد و جمع را به شیوة خود در قالب ترکیب های متفاوتی از این چهار عنصر با هم ادغام کرده اند.
در اینجا خاطره را «آنچه فرد/جمع بنا به وضعیتی که در آن قرار دارد در قالب زبان یا سایر دستگاه های نشانه شناختی از گذشته به یاد می آورد یا فکر می کند که به یاد می آورد» تعریف می کنیم .
بر این اساس خاطرة سیاسی را «آنچه فرد/جمع بنا به وضعیت سیاسی که در آن قرار دارد در قالب زبان یا سایر دستگاه های نشانه شناختی از گذشته به یاد می آورد یا فکر می کند که به یاد می آورد» تعریف می کنیم .