چکیده:
در ادبیات راهبردی عربستان در مواجهه با ایران در سال 2015، نشانههایی از تهدید و تشدید بحران مشاهده میشود. نشانههای چنین ادبیاتی در سیاست عملی عربستان در بحرین، یمن، سوریه، عراق و لبنان نیز مشاهده میشود. تشدید بحران نشانههایی از تهدید امنیتی را اجتنابناپذیر میسازد. مشارکت کشورهای اتحادیۀ عرب بهویژه مصر و امارات عربی متحده با سیاستهای منطقهای ترکیه و عربستان سبب گسترش بحران منطقهای شده است. مدیریت امنیت منطقهای در روابط ایران و عربستان صرفاً براساس سیاستگذاری موازنۀ منطقهای امکانپذیر است. ریشههای تاریخی چنین بحرانی در روابط امنیتی ایران و عربستان به سال 2006 بازمیگردد. شیعیان در سالهای بعد از جنگ سرد توانستند در محیطهایی که دارای اکثریت جمعیتی بودند، موقعیت خود را تثبیت کنند. دشمنی و خصومت در سال 2003 افزایش یافت و در سال 2006 بعد از مقاومت حزبالله در برابر رژیم صهیونیستی، تشدید شد. در این شرایط، مقاومت اسلامی علیه محافظهکاری منطقهای، مداخلهگرایی آمریکا و برتریطلبی رژیم صهیونیستی سازماندهی شده بود. نتیجۀ چنین فرایندی را میتوان در شکلگیری کنفرانس شرمالشیخ علیه ایران در نوامبر 2006 مورد توجه قرار داد. این کنفرانس با مشارکت عربستان، مصر، اردن، امارات متحدۀ عربی و آمریکا در مقابله با هویتگرایی اسلامی شکل گرفت. چنین فرایندی زمینههای لازم برای گسترش بحران هویتی خاورمیانه را بهوجود آورد. بحرانسازی بخشی از سیاست امنیتی عربستان برای موازنهگرایی با ایران محسوب میشود.
The Saudi strategic literature in dealing with Iran has been accompanied by signs of threats and crisis exacerbated in 2015. The signs of such literature can be found in the practical politics exercised by Saudi Arabia in Bahrain, Yemen, Syria, Iraq and Lebanon. In fact, the aggravated crisis makes the imposition of security threats inevitable. The participation of the Arab League states, especially Egypt and the United Arab Emirates in Saudi Arabia and Turkey's regional policies has expanded the regional crisis. Regional security management in Saudi-Iranian relations is possible only on the basis of regional balance policy. The historical roots of such crisis in Saudi-Iranian security relations resurfaced in 2006. Setting out during post-Cold War years, the Shiite managed to establish their position in populations where they made up the majority. It faced more hostility in 2003, which was later intensified in 2006 by Hezbollah resistance against Zionist regime. In these circumstances, the Islamic resistance was organized to encounter the regional conservatism, the US intervention and Zionist regime supremacy. The outcome of such a trend can be seen in how the Sharm el-Sheikh Conference was held in November 2006 against Iran. Attended by Saudi Arabia, Egypt, Jordan, United Arabic Emirates and the US, the conference was meant to deal with the Islamic extremist identity. Finally, it set the ground for expansion of identity crisis throughout the Middle East. In principal, the creation of crisis is counted as part of the Saudi security policy in striking a balance against Iran.
خلاصه ماشینی:
عربستان نه تنها از ابزار نظامی برای کنترل امنیت منطقه ای بهره گرفته است ، بلکه تلاش دارد تا شرایط تعادل دیپلماتیک در روابط خود با ایران را با بحران روبه رو سازد.
رقابت های ایران و عربستان ماهیت تاریخی و راهبردی دارد، به طوری که همواره نشانه هایی از رقابت ژئوپلیتیکی و امنیتی در فضای منطقه ای خاورمیانه وجود داشته است .
نقش رقابت های ژئوپلیتیکی ایران و عربستان در گسترش بحران های خاورمیانه اهمیت ایران در نظریات ژئوپلیتیک اغلب ناشی از این واقعیت است که این کشور از طریق خلیج فارس و دریای عمان به آب های آزادراه دارد و دارای موقعیت گذرگاهی است و علاوه بر اینکه بخش های شمالی ایران جزو سرزمین مرکزی محسوب می شده ، فلات ایران نیز به طور کامل نقش حاشیه ای سرزمین مرکزی را داشته است .
نقش آفرینی ایران در خلیج فارس ماهیت ژئوپلیتیکی دارد، اما آثار هویتی و امنیتی آن همواره بخشی از رقابت های جمهوری اسلامی و عربستان در محیط منطقه ای محسوب می شود (٩ :٢٠٠٩ ,Cole) .
با توجه به ظهور نیروهای تهدیدکننده و الگوی کنش آنان در برخورد با ایران ، می توان زمینه ها، نشانه ها و آثار تهدیدهای نامتقارن و گسترش جنگ کم شدت در محیط منطقه ای و امنیتی ایران را به شرح ذیل تبیین کرد: عربستان سعودی ، امارات متحدة عربی ، قطر و اردن ، لوزی حمایتی داعش در فرایند ایدئولوژیزه سازی سیاست و امنیت در عراق را شکل می دهند.