چکیده:
در بررسي تمدن جديد غرب، از جمله نكاتي كه بيش از هر چيز ديگر جلب توجه مي كند بحث كنار گذاشتن دين از روند تعاملات اجتماعي و رواج انديشه هاي سكولاريسم است، جرياني كه پيش بيني مي شد به سرعت همه چيز را تغيير داده و هيچ چيز نتواند جلودار آن نباشد. اما با وقوع انقلاب اسلامي ايران (1979) از يك سو، دين به عرصه اجتماع بازگردانده شد و از سوي ديگر، روند جديدي در معادلات و حركت هاي مردمي جهان، بالاخص منطقه خاورميانه آغاز گرديد. با تجزيه و تحليل عوامل موثر در شكل گيري و پيروزي انقلاب اسلامي به متغيري بسياري كليدي به نام «دين» (اسلام شيعي) مي رسيم. لذا در اين نوشته سعي شده است كه با انجام يك سري مطالعات اكتشافي و اسنادي، و با در نظر گرفتن فرضيه الهام گيري جنبش هاي اخير منطقه از انقلاب اسلامي ايران، علت توفيق انقلاب اسلامي به عنوان يك حركت ديني و عدم توفيق تحولات اخير خاورميانه مثل مصر و ليبي، از منظري ايدئولوژيكي مورد بررسي قرار گيرد.
خلاصه ماشینی:
"(خرمشاد، 1371: 219) بنابراین با توجه به مباحث مختلف فوکو، میتوان در جمعبندی نظرات و گزارشات وی چنین مدلی را از شکلگیری و پیروزی انقلاب اسلامی ایران ارائه داد: شکل 1: مدل نظری پیشنهادی برای دیدگاههای فوکو (1979 ـ 1978) پیرامون انقلاب اسلامی ایران (ذوالفقاری و محمدمیرزائی، 1393: 77) شکل 2: چگونگی تأثیر «ایدئولوژی شیعی» بر سایر عوامل مؤثر در شکلگیری و پیروزی انقلاب اسلامی (ذوالفقاری و محمدمیرزائی، 1393: 79) انقلاب اسلامی ایران و جنبشهای منطقه خاورمیانه انقلاب اسلامیایران پس از پیروزی با ایجاد بستر و زمینهای تاریخی، به نیروی اصلی تحولات تاریخی سه دهه گذشته جهان، بهویژه تاریخ مسلمانان تبدیل شده است.
طی چندین ماه اخیر شاهد این واقعیت بوده ایم که تحولات روی داده در کشورهای انقلابی (بالاخص مصر ولیبی)، گاها از مسیر اصلی خود خارج گردیده و دچار انحرافاتی گردیده است، لذا شاید بتوان قسمت مهمی از این وقایع را بدین شرح تحلیل و بررسی نمود: با توجه به اینکه این کشورها 2 از لحاظ دینی و مذهبی دارای نگرشی هستند که غالبا ریشه در دیدگاههای اهل تسنن دارد لازم است که برخی از مهمترین تفاوتهای موجود بین دو دیدگاه مذاهب «تسنن» و «تشیع» (بهعنوان مهمترین عامل پیروزی انقلاب اسلامی و برخی از تحولات روی داده در میان شیعیان منطقه و جهان) مورد بحث و کارشناسی دقیق قرار گیرد: 1.
با توجه به الگوبرداری جنبشهای اسلامیاز این انقلاب عظیم اسلامی، لازم است که عناصر و مبانی موجود در انقلاب اسلامی (با محوریت اسلام شیعی) به درستی تئوریزه شده و در قالب گفتمانی متقن به جهانیان عرضه گردد، چرا که در تحولات اخیر منطقه شاهد این واقعیت بودهایم که نه تنها در بسیاری از موارد از ظرفیتهای عظیم دین استفاده نگردیده که حتی در مواردی با برداشت سطحی و غیراصولی از آن، مشکلاتی نیز در مسیر حرکت این جنبشها روی داده است."