چکیده:
یکی از حوزههای جدید نقد ادبی، نقد روانشناسی است؛ که پژوهشگر یا ناقد بر اساس نظریات روانشناسان به نقد و تحلیل اثر میپردازد. از بزرگترین روانشناسانی که در حیطه ساختار شخصیّت نظریه پردازی کرده است؛ زیگموند فروید میباشد. او سه ساختار اساسی را در آناتمی شخصیّت هر فرد مطرح میکند که عبارتند از«نهاد»، «من» و «فرامن» که این سه ساختار شخصیّت در تعارض یا کشمکش با هم میباشند. مقاله حاضر به بررسی تعارض این سه ساختار در شخصیّت کاووس از پادشاهان شاهنامه میپردازد. فردوسی به صورت مستقیم یا غیر مستقیم با بیان ویژگی شخصیّتهای شاهنامه، آنها را به خواننده معرّفی میکند. باتوجّه به ویژگیهای شخصیّت کاووس چون لذّت جویی، تندخویی، عجول بودن و... که در شاهنامه بیان شده است، نمود نقش «نهاد» بیش از «من» و «فرامن» در ساختار شخصیّـــــت او تجــلّی مییابد.اگر چه مواردی از غلبه ساختار «من» و «فرامن» هم دیده میشود؛ ولی در مقایسه با نقش «نهاد» در ساختار شخصیّت کاووس اندک است.
خلاصه ماشینی:
"کاووس هفتهای در پیشگاه خداوند سر بر خاک تضرع نهاد و از تجسس نابخردانۀ خود در کار جهان و راز آسمان عذر خواه گشت تا توبهاش مقبول افتاد، سپس به دلجوئی از بزرگان و ناموران پرداخت و زندگی را در سور و سرور از سر گرفت»(دبیرسیاقی،1381: 65) چو آمـــــــد برتخت و گاه بلند دلــــش بود زان کار مانده نژند چهل روز بر پیـش یزدان به پای به پیمود خاک و بپرداخت جای همی ریخــت از دیدگان آب زرد همـــی از جهان آفرین یاد کرد ز شرم از در کاخ بیرون نــــرفت همی پوسـت گفتی برو بر بکفت همی ریخت از دیده پالوده خون همی خواسـت آمرزش رهنمون ز شرم دلیران منش کرد پسـت خـــــرام و در بـار دادن ببست پشیمان شد و درد بگزید و رنج همی رخ بمالید بر تیره خــاک نهـــــاده ببخشیـد بسیار گنج نیایش کنان پیش یــزدان پاک (فردوسی،1375،ج2/155/440-447) 1-3-2-پشیمانی پس از پرخاشگری با رستم: در داستان رستم و سهراب پس از اینکه گژدهم (مرزبان دژ سپید) نامهای به کاووس میفرستد و او را از حملۀ سهراب به مرز ایران با خبر می کند، کاووس گیو را به حضور میطلبد و از او میخواهد فورا به سیستان به نزد رستم برود و تأکید میکند شب و روز حرکت کند؛ و چون به سیستان رسد بیدرنگ به همراه پهلوان روانۀ بارگاه شوند تا پیش از حملۀ دشمن بتوانند راه را بر آنها بگیرند."