چکیده:
دین در چشم انداز فلسفی ملاّصدرا، حقیقت بی پایان و زوال ناپذیری است. منشا توجّه انسان به باطن موجودات و تدبّر و تامّل در عالم و آدم امری فطری است، هم برای دل طرح ریزی شده است، هم برای فهم. ملاصدرا همانند هگل، بر آن است که باید از سطح اندیشه دینی عادی فراتر رفت و به برداشتی نظری و عمیق از دین که بر ناسازگاریها و ناسازیها غالب آمده باشد، نایل شد. از نظر ملاّصدرا در این جهان، حتّی جهان غیب، چیزی یافت نمی شود که فارغ از دین باشد. دین فطری الهی، غایت همه چیزهاست و انسان وقتی به بالاترین مراتب وجودی خود، اعم از خلقی، دنیوی و حیوانی دست یافت و از دنیا به آخرت روی آورد، باز هم به سمت دین و در راستای آن حرکت کرده است و حرکت در کیفیت های نفسانی نیز که مفهوم (صراط) را تحقّق می بخشد، به خاطر یک انگیزه دینی است و آن راه رفتن بر صراط توحید و مسلک پیام آوران موحّد است. به بیان دیگر، هر موجود طبیعی به اعتبار فرمانبرداری از اوامر و نواهی تکوینی، دارای عبادت تکوینی است و انسان علاوه بر این عبادت، به اعتبار پیروی از اوامر و نواهی تکلیفی، دارای عبادت تکلیفی است و دین، این نوع از اوامر و نواهی را بر عهده دارد. اعمال دینی مثل نماز و روزه، برای پاکسازی قلب از خبائث، شهوات و وابستگی هاست. کسی که چیزی از اعمال دینی را ضایع کند، رحمتی را ضایع کرده است.
خلاصه ماشینی:
"(ملاصدرا، 1392، ص29) منافع عبادات نماز اما سر نماز عبارت است از خضوع و خشوع بدن و اعضاء و جوارح آن در پیشگاه حضرت پروردگار، پس از تنظیف و تطهیر آن از نجاسات و خبایث، خضوع و خشوعی توأم با ذکر خدا و حمد و ثنای وی به زبان و اعراض از اعراض حسیه و امتناع از انجام آن ها به وسیله ی کف و بازداشتن حواس از التفات و توجه به آن ها و به یاد آوردن احوال آخرت و ملکوت و تشبه با یندگان خالص و مخلص خدا و قدوسیان و حمد و ثناگویان او موجب عروج قلب و روح به جانب حضرت الهیه و اقبال به سوی خدا و استفاضه از عالم انوار و تلقی معارف و اسرار و استمداد از ملکوت سماوات و نفوس کلیه است و لذا از جانب شارع مقدس عبادتی وضع شد به نام نماز، مشتمل بر هیآت خضوع و خشوع (از قبیل ادب و احترام و رکوع و سجود و استقبال کعبه و سکوت از هر چیزی به جز حمد و ثنای خدا و دوختن چشم به سجده گاه) و اتعاب اعضاء و جوارح توأم با شروطی از قبیل تنظیف بدن و لباس و تنزیه آن از قازورات و نجاسات و قصد قربت و صدق نیت و اوراد و اذکاری به یاد آورنده ی نعم الهی و حمد و ثنای پروردگار بدان چه که شایسته اوست و قرائت کلماتی که از طریق وحی بر بنده ی مقرب درگاه او هنگام عروج وی به عالم نور نازل گردیده با تدبر تر معانی آن کلمات و تأمل در حقایق اصول و مبانی آن ها تا که این عبادت شریف نردبانی باشد براس صعود به سوی خدا و عروج به ناحیه ی وجهه ی کبری(یعنی وجهه ی حق متعال) چنان که در حدیث آمده است: «الصلوه معراج المؤمن»."