چکیده:
مکتب وقوع ، جریان غالب شعری در اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم بود که با هـدف ایجـاد تغییـر و نوآوری در فضای ایستای شعری آن دوره مطرح شد. در خصوص بررسی ویژگی ها و معرفی آغازگران این مکتب مطالبی در تذکره ها به صورت پراکنده وجود دارد. تلاش نگارنده در این مقاله بر آن بوده ، تا ضمن بررسی نظرگاه های تذکره نویسان هند و سایر محققان در تعیین آغازگران مکتب وقوع به موضوع سـیر و تکوین تاریخی این نظریه خصوصا شکل گیری اصطلاح وقوع با توجه به ظهـور اولیـة ایـن واژه در منـابع ادبی آن دوره بپردازد.
خلاصه ماشینی:
"از روش وقـوع بهره مند است ، اشعار دلپسند دارد» (همو، ص١٦٢)؛ اما نکتة در خـور تأمـل در تـذکرة وی ایـن است که در معرفی لسانی شیرازی اشاره ای بـه طـرز تـازة او یـا پیشـگامی وی در شـعر وقوعی نشده و تنها به ذکر حکایتی در مورد مستجاب الدعوة بـودن او در بـرآورده شـدن خواستة وی مبنی بر تهیة زر برای معشوقش بسنده شده است و این مسئله با توجـه بـه اطلاعاتی که صادقی کتابدار از جریان وقوع در معرفی شاعران پیشگفته ارائه داده و نیـز شناختی که از لسانـی دارد، جای تأمل است (همو، ص ١٣٢-١٣٣).
قطعـا ایـن نـوع اظهـارنظر بـه ظـاهر متناقض در معرفی لسانی به عنوان نخستین تازه گوی و شرف جهان به عنوان آفرینش گر و مخترع وقوع گویی از سوی اوحدی بلیانی بـا توجـه بـه هـم عصـر بـودن او بـا شـاعران وقوع سرا و نیز شناخت وسیع او از جریان های شعری معاصر وی ـ همانگونه که از خـلال مطالب تذکرة او پیداست ـ نمی تواند حاکی از سهو و یا تسامح وی باشد، بلکه مـی توانـد انعکاسی از این واقعیت باشد که تا دورة لسانی هنوز اصطلاح «وقوع » به عنـوان بیانیـه و به اصطلاح «مانیفست » شعری شاعران آن دوره مطرح نشده بود و تمام مصداق هـای آن نوع شعر تا آن عهد زیر عنوان طرز نو و تازه گویی رایج بوده و اگرچه پیش از لسانی نیـز شهیدی قمی رگه های آن نوع تازه گویی و بابا فغانی نیز زمینه های سادگی زبـان و رقـت خیال در زبان وقوع و سبک هندی را با خود داشتند، اما از این نـوآوری آنهـا بـا عنـوان طرز تازه و تازه گویی یاد می شده ، نه وقوع گویی ."