چکیده:
خبرها و احاديثي درباره زمينهها و موجبات نزول آيات قرآن نقل شده كه اسباب نزول ناميده مي شوند. بعضي از مفسران و نويسندگان علوم قرآني از «نقش موثر اسباب نزول در تفسير قرآن» سخن گفته اند، ولي برخي كتاب خدا را در تفهيم مقاصد خود بينياز از اسباب نزول دانستهاند. طرفداران تاثير، معترفند كه بيشتر اخبار اسباب نزول ضعف سندي دارند و تعدد، تعارض و تنافي نيز گريبانگير آنهاست، ولي تلاش كردهاند تا ضعف سندها را جبران و تعارض ها را حل كنند، ولي مخالفان چاره جويي ها را مفيد نشمرده اند. از آنجا كه بهنظر رسيد مجموع ادله، قوت نظر مخالفان تاثير سبب نزول در تفسير و فهم قرآن را نشان ميدهد و از سويي ملاحظه شد كه نظريه تاثير در متون درسي طلاب حوزه علميه گنجانده شده و ترويج ميشود، بر آن شديم كه نظريه فوق را نقد كنيم تا در ذهن طلاب، اصلي مسلم تلقي نشود. اين پژوهش تحليلي انتقادي است.
There are traditions and aḥādīth narrated concerning the background and causes for the revelation of the āyas Qur’ān that are called Revelation Occasions. Some of the interpreters and writers of the Qur’ānic sciences have talked about the “effective role of Revelation Occasions in interpretation of the Qur’ān; however، some others have regarded the Book of Allah free from needing the Revelation Occasions in making its intentions understood. The proponents of the effective role admit that most of the traditions concerning the Revelation Occasions are weak in sanad and are also entangled in variation، contradiction، and incompatibility، but they have tried to compensate the weakness of sanads and resolve the contradictions; nevertheless، the opponents have not considered the solutions to be helpful. Since it seemed that the collected evidences indicate the strong view of the opponents of the effective role of the Revelation Occasions in interpretation and understanding of the Qur’ān، while it was also noticed that the theory of effectiveness is included in the textbooks of the Islamic Seminary’s religious students and are promoted، we decided to critique the above theory so that it may not be taken as granted by the religious students. This research is analytical-critical.
خلاصه ماشینی:
"» (همان) راه حل استاد معرفت برای گذر از ضعف سند اسباب نزول گویا این محقق دریافته است که طریقهای یادشده (صحت سند، مستفیض بودن یک روایت و متواتر بودن آن) مشکل اسباب نزول منقول را حل نمیکند؛ زیرا تعداد احادیثی که از نظر سند صحیح باشند، اندکند و متواتر آن کمیاب، اگر نگوییم نایاب است و طبعا آنچه قابل اعتماد است، پاسخگوی نیاز مفسر در تفسیر قرآن نخواهد بود، ازاینرو راه دیگری را در تصحیح احادیث سبب نزول پیشنهاد کرده و با شرایطی، خبرهای ضعیف را قابل استفاده دانسته است: «1- شأن نزول ابهام آیه را کاملا بزداید و مشکل تفسیر را بهگونهای تمام عیار حل کند؛ 2- مخالف حقایق ضروری دین نباشد؛ 3- با مسائل بدیهی عقلی ناسازگار نباشد.
» (طبرسی، 5/120) اما آیا سبب نزول یادشده، پرسشها و ابهامات آیه را برطرف میکند؟ این سبب نزول نام آن سه تن و نام پدرشان را آشکار کرده و نشان میدهد که علت تخلف آنها سستی و تنبلی بوده است، نه نفاق و مانند آن، و روشن میکند که سبب تنگ شدن زمین بر آنان به دلیل سخن نگفتن مسلمانان با آنان و همبستر نشدن همسرانشان با آنها بوده است و به این ترتیب سه سؤال پاسخ داده میشود، ولی دیگر پرسشها و ابهامات باقی میماند و از سبب نزول یادشده به دست نمیآید."