چکیده:
«میراث» عبارت است از آنچه که انسانی به مناسبت موت انسان دیگر بخاطر وجـود نسـب یـا سـبب اصـالتا استحقاق پیدا کند برای اینکه زوجین بتوانند از یکدیگر ارث ببرند باید دوشرط موجود باشد و آنها عبارتند از: ١- نکاح بین زوجین دائم باشد: ٢- فوت در مدت زوجّیت واقع شود در قوانین اسلام زن گاهی به عنوان همسر وگاهی بعنوان دختر وگاهی به عنوان خواهر وگاهی به عنوان مادر ارث می برد چیزی که در قـوانین اسلامی مورد اعتراض مدعیان تساوی حقوق است این است که سـهم الارث زن در اسـلام تحـت عنـاوین گوناگون نصف سهم الارث مرد است ، کمتر بودن سهم الارث زن در برخی موارد، دلیل بر این نیست کـه اسلام، ارزش و شخصیت زن را نادیده گرفته است ؛ بلکه صرفا به سبب عوامل اقتصادی و اجتمـاعی اسـت . در ارث زن از زمین شش قول به دست میآید قول اوّل: محرومیت زن از عین زمین است نه قیمت آن. قول دوم: محرومیت از زمین خانه ها و منازل نه سایر زمینها و باغها. قول سـوم: محرومیـت زوجـه بـی فرزنـد.از زمین .قول چهارم: زوجه بی فرزند از قیمت زمین ارث می برد ولی زوجه فرزند دار از همه اموال حتی عـین زمین ها نیز ارث میبرد که این قول با جمع بین روایات سازگار تر اسـت پنجم :زوجـه دارای فرزنـد یـا غیـر فرزند از همه زمینها محروم است . قول ششم هیچ تفاوتی بین زن ومرد نیست .
خلاصه ماشینی:
ارث زن مصطفي شکري (کارشناس ارشد حقوق خصوصي، دانشگاه آزاد اسلامي واحد تويسرکان) چکيده «ميراث» عبارت است از آنچه که انساني به مناسبت موت انسان ديگر بخاطر وجـود نسـب يـا سـبب اصـالتا استحقاق پيدا کند براي اينکه زوجين بتوانند از يکديگر ارث ببرند بايد دوشرط موجود باشد و آنها عبارتند از: ١- نکاح بين زوجين دائم باشد: ٢- فوت در مدت زوجّيت واقع شود در قوانين اسلام زن گاهي به عنوان همسر وگاهي بعنوان دختر وگاهي به عنوان خواهر وگاهي به عنوان مادر ارث مي برد چيزي که در قـوانين اسلامي مورد اعتراض مدعيان تساوي حقوق است اين است که سـهم الارث زن در اسـلام تحـت عنـاوين گوناگون نصف سهم الارث مرد است ، کمتر بودن سهم الارث زن در برخي موارد، دليل بر اين نيست کـه اسلام، ارزش و شخصيت زن را ناديده گرفته است ؛ بلکه صرفا به سبب عوامل اقتصادي و اجتمـاعي اسـت .
حکومت ديني و حقوق انسان، ص: ١٢٩ با توجه به آنچه گفته شد به واسطۀ وظايفي که بر عهدة مرد گذاشته شده در عمل آنچه را کـه بابـت سـهم ارث خويش دريافت ميکند براي همسر و خانوادهاش خرج مينمايد، در حالي کـه سـهم زن همچنـان بـه حال خود باقي است ؛ و اگر مسأله با دقت و با ديد اقتصادي مورد بررسي قرار گيـرد ملاحظـه مـيشـود کـه سهم زنان با اين که در ظاهر نصف سهم مردان است ولي در واقع سهم حقيقي آنها به مراتب بيشتر از مردان است ، و اين يک نوع حمايت منطقي است که اسلام بر حسب واقعيت هاي موجود و به خـاطر ايـن کـه در غالب موارد قدرت زنان براي توليد ثروت کمتر است از آنها نموده است .