چکیده:
در رهیافت سلسله مراتبی استراتژی، پس از استراتژی شرکت، استراتژی کسب و کار مطرح شده که عمدتا مدیران موسسه و کسب و کار را شامل میشود. مدیران باید بیانیههای عمومی مربوط به جهتها و مقاصد سطح موسسه را به هدفها و استراتژیهای ملموس وظیفهای برای بخشهای کسب و کار یا واحد استراتژیک کسب و کار تبدیل نمایند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین استراتژی کسب و کار و استراتژی تولید و عملکرد در شرکت آرد شهر یاسوج انجام شد. این پژوهش بر اساس هدف کاربردی، از نظر ماهیت و روش تحقیق، توصیفی- همبستگی، از نظر زمانی مقطعی است. جامعه آماری مدیران ارشد و میانی و کلیه کارشناسان و کارکنان شرکت آرد شهر یاسوج میباشد که تعداد کل آنها 140 نفر میباشد، با توجه به اینکه حجم جامعه مورد مطالعه محدود بوده از روش تمام شماری برای تعیین حجم نمونه استفاده شد. ابزار مورداستفاده در این پژوهش، پرسشنامه بود که در یک مطالعه مقدماتی روایی و پایایی این پرسشنامهها به اثبات رسیده است. به منظور تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش، روشهای آماری توصیفی و استنباطی نظیر میانگین، انحراف معیار، میانه، مد، آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون به کار رفته است. دادهپردازی نیز با استفاده از نرمافزار SPSS انجام شد. نتایج نشان داد که بین همه ابعاد استراتژی کسب و کار (رهبری هزینه، تمایز محصول، تمرکز محصول) و استراتژی تولید و عملکرد در شرکت آرد شهر یاسوج رابطه وجود داشته است. همچنین در تجزیه و تحلیل رگرسیون مشخص گردید که متغیر تمایز محصول با میزان بتای (411/0) بیشترین سهم را در استراتژی تولید در شرکت آرد شهر یاسوج داشتهاند و بعد از آن به ترتیب متغیر رهبری هزینه با بتای (369/0) و متغیر تمرکز محصول با بتای (222/0) قرار گرفتهان
خلاصه ماشینی:
تعاریف تعریف استراتژی استراتژی را ایجاد یک مزیت منحصر به فرد برای تمایز سازمان از رقبا تعریف میکنند و اساس کار را مدیریت این تمایز میدانند تعریف دیگری نیز از استراتژی قابل مطرح میباشد و آن این است که علم و هنر بکار گرفتنی نیروهای سیاسی، اقتصادی، روانی و نظامی یک ملت یا گروهی از ملتها برای حداکثر حمایت از سیاستهای اتخاذ شده که در زمان جنگ و صلح کاربرد دارد همچنین استراتژی نوع خاص از راه و روش دستیابی به اهداف است که باید شرایط سهگانه را داشته باشد یعنی در ارتباط با چگونگی دستیابی به اهداف بلندمدت و حیاتی سازمان که در محیط رقابتی قرار دارد بحث مینماید که در این رابطه حرکت از وضعیت موجود به وضعیت جدید قابل طرح بوده، به عبارتی استراتژی عبارتست از طرح و نقشه یعنی نوعی مسیر آگاهانه و مورد نظر یک رهنمود برای برخورد با یک وضعیت خدعه و فریب یک نقشه خاص یا مانور برای انحراف رقیب الگو به ویژه الگویی از یکسری اقدامات مشخص یعنی وسیلهای برای مشخص کردن جایگاه سازمان در محیط بازار و دیدگاه که استراتژی را یک مفهوم ذهنی میداند و دیدگاهی است مشترک که میان اعضاء یک سازمان بر مبنای مقاصد یا اقدامات آنان میباشد و در حقیقت میتوان به نکات زیر توجه نمود (رهو و همکاران 1 ، 2001) Rho et al 1- ایجاد یک بستر برای تغییر سازمانی 2- ایجاد تعهد و احساس مالکیت 3- ایجاد توازن بین ثبات و نوآوری استراتژی یک واحد کاری مانند سازمانها و شرکتها، برنامهای است که خطوط راهنمای رفتار کاری واحد را در سطح وسیعی نشان میدهد برای یک سازمان این برنامه شامل انتخاب خدمات و مشتریهای سازمان، اهداف اصلی که توسط این برنامه باید به آنها رسید و سیاستهای تهیه و تخصیص منابع برای رسیدن به اهداف اصلی است، شخصی که عهدهدار تعیین و تنظیم استراتژی است باید ارتباطات و تأثیرات متقابل واحدهای مختلف را تحت کنترل خود دریابد از طرفی یک مدیر باید چشمانداز گسترده داشته باشد (پیرس و رابینسون، 1380).