چکیده:
موضوع مقاله ی حاضر نقش سکوت دربیان اراده است گاهی شخصی سخن نمی گوید ولی بطور غیر مستقیم وضمنی اراده ی خود را ابزار می کند. ابزار اراده ی ضمنی نوعی بیان محسوب میشود. سکوت دوشیزه در قبول نکاح دال بر اعلان رضایت و قبول است. البته فقها دراینجا به عنوان فرینه موجود عنوان کرده اند که حیا و شرم دختر باکره در نکاح برای اولین با رمانع از بیان صریح می شود و این قرینه ای است همراه سکوت که دال بر رضایت است گاهی در حضور رسول مکرم اسلام و سایر معصومین سخنی گفته می شد یا عملی انجام می گردید که معصوم (ع) در برابر ان سکوت می فرمود این به منزله ی تایید بود که به سنت تقریری معروف شد همه علمای حقوق براین باورند که وضع ساکت امیخته با ابهام است و به درستی نمی توان فهمید که مقصود او مخالفت با پیشنهادی است که با ان روبروشده یا می خواهد ان را بپذیرد اما هرگاه سکوت همراه با قرینه ای باشد که حاکی از ابهام است.
خلاصه ماشینی:
آنچه از سخنان بزرگان ادب درک می شود این است که برای سکوت تعریف عدمی کرده اند یا به عبارت دیگر سکوت را عدم نطق معنی کرده اند ودم فروبستن به وقت گفتن واینگونه اموررا خامشی دانسته اند مرحوم علی اکبر دهخدا در جلد دوم کتاب امثال وحکم خود جمله رب سکوت ابلغ من الکلام = چه بسا خاموشی که از گفتار بلندترورساتر است می گوید :این عبارت از حضرت علی علیه السلام در غرر الحکم ودرر الکلم است که ایشان معتقد است آن حضرت در جای دیگری قریب به همین مضمون می فرمایند :رب الکلام جوابه السکوت =چه بسا سخنی که پاسخ آن خا موشی است 1 نصر الله منشی در کتاب کلیله ودمنه در باره تاثیر سکوت می گوید : خاموشی بر حجت تصدیق ماند و از اینجا گویند که خاموشی همداستانی است 2 طالب آملی در خصوص تاثیر سکوت می گوید : خامشی نیست خالی از نمکی لیک وقت جواب بی نمک است 3 2- سکوت قابل اعتناست یا خیر ؟ ماده 194 قانون مدنی می گوید : الفاظ واشارات واعمال دیگر که متعاملین به وسیله ی آن انشای معامله می نمایند باید موافق باشد به نحوی که احد طرفین همان عقدی را قبول کند که طرف دیگر قصد انشای اوراداشته والا معامله باطل خواهد بود عبارت اعمال دیگر که در ماده به کاررفته به شکل بیان اراده در انعقاد عقود گستردگی وتنوع بیشتری می بخشد یعنی شکل بیان اراده تنها محصور به الفاظ – اشارات وفعل نبوده ومی تواند به صورتهای دیگری هم در جهان خارج متجلی گردد سئوال این است که آیا سکوت هم می تواند از مصادیق اعمال دیگر مندرج در ماده 194 محسوب گردد یا خیر ؟ممکن است در بادی امر استدلال شود که اعمال دیگر انصراف به امری وجودی در جهان خارج دارد که باید به شکلی در عالم وجود خود را نشان دهد همانند اشاره – کنایه ومانند آن لیکن از سکوت اثباتا ونفیا چیزی مستفاد نمی شود وبه همین لحاظ نمی تواند دلالت بر امری نماید که از آن رضایت وتوافق طرفین استنباط گردد .