چکیده:
از منظر نظریههای روابط بینالملل، نظام بینالملل محیطی است که تمامی رفتارها، جهتگیریها، نیتها و خواستههای اجزای تشکیلدهنده از آن محیط تأثیر میپذیرند؛ بنابراین هر تحولی که در این نظام صورت میگیرد، ممکن است قانونمندیهای رفتاری بازیگران را تغییر دهد. تحولات اوکراین در سال 2013 که آثار آن تا به امروز نیز تداوم داشته است، یکی از جدیدترین تحولاتی است که آثار متعددی بر نظم منطقهای و بینالمللی داشته است. باوجود اهمیت بررسی پیامدهای منطقهای تحولات اوکراین، شناسایی آثار این تحولات بر عرصه بینالمللی بیشترین اهمیت را دارد که هدف این پژوهش نیز بررسی همین آثار است. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که تحولات سال 2013 اوکراین چه آثار و پیامدی بر نظام بینالملل داشته است؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که عمدهترین تأثیر این تحولات در سال 2013، نزدیکی روسیه و چین و تقویت توازن قوا در قرن بیستویکم است. برخی عقیده دارند که توازن قوا استعارهای قدیمی است که توان تحلیل پدیدههای قرن بیستویکم را ندارد، اما پژوهش حاضر استدلال میکند که آنچه بعد از تحولات اوکراین در عرصه بینالمللی در حال وقوع است، توازن قوایی است که روسیه و چین از طریق نزدیکی به همدیگر در حال شکلدادن به آن هستند. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است.
خلاصه ماشینی:
"نگرانی روسیه و چـین از ایـالات متحـده آمریکـا بـه عنـوان بـازیگری سـلطه جـو و سـوءظن بین المللی در مورد مقاصد واشنگتن نسبت به پکن و مسکو را مـیتـوان از مـوارد زیـر اسـتنتاج کرد: نارضایتی متقابل با شکل اولیه نظم بین المللی در سال های اولیه پس از پایان جنـگ سـرد، موضع مشترک در مورد مزایای یک «نظم جهانی چندقطبی» و اهمیتی که پکن و مسکو به آن میدهند، منافع مشترک در بسیاری از مسائل مربـوط بـه امنیـت منطقـه ای و تمایـل بـه ارائـه پشتیبانی سیاسی برای همدیگر بیشتر در صورت تحت فشار قرارگرفتن در شرایطی مانند تایوان برای چین و چچن برای روسیه نیاز به دفاع مکمل ؛ روسیه بـه عنـوان عرضـه کننـده سـلاح هـا و فناوریهای نظامی و چین به عنوان مشتری اولیه روسیه برای مواد نظامی استراتژیهای متنـوع و تکمیلی انرژی؛ روسیه به دنبال تنـوع بخشـیدن بـه مشـتریهـای خـود جـدا از اروپـا اسـت ، درحالیکه چین امیدوار به کاهش وابستگی خود به خلیج فارس و خطوط دریـایی تنگـه مالاکـا است (٢ :٢٠٠٧ ,Bellacqua).
اگرچـه چـین در / تحولات اوکراین متحد استراتژیک روسیه نبود، ولی روسیه با نزدیکی به روابط خـود بـا چـین و تغییر جهت سیاست های خود به سمت آسیا بـه اتحادیـه اروپـا و غـرب نشـان داد کـه روسـیه همچنان به دنبال ایفای نقش قدرت بزرگ در عرصه بین المللـی اسـت .
روسـیه بـرای ایجـاد موازنه در عرصه بین المللی، به سـمت چـین گـرایش یافـت ؛ زیـرا اگرچـه چـین در مقایسـه بـا ایالات متحده آمریکا از قدرت کمتری برخوردار است ، اما ترکیب روسیه و چین می توانـد موازنـه به نسبت باثباتی را در عرصه بین المللی به وجود آورده و چالش های متعددی را برای سلطه طلبی آمریکا فراهم سازد."