چکیده:
گفتمان وحدت بین اسلام و مسیحت به عنوان دو آیین ابراهیمی و پرجمعیت
جهان، نیاز به بن مایه دارد. هرچند از موضوع منجی و مسائل پیرامون آن،
در تحقق این بنمایه وحدت، یاد می شود اما در این جستار، یکی از علائم
هور(دجال) با روش توصیفی _ تحلیلی مورد بررسی قرار می گیرد. اگرچه
تصوّر هر یک از دو مکت ، در پیشینه و پسینه دجال در بعضی موارد متفاوت
است، امّا می توان به نقاگ مشترکی درباره دجّال در آیین اسلام و مسیحیت
اشاره نمود که از جمله مهم ترین آنها، حتمیت تحقق دجال در ظرف آخرالزمانی، ضدیت و تقابل با منجی، ادعای مسیحایی و الهی داشتن است. موضوع دجال در طول تاریخ دیانت مسیحیت و اسلام مطرح بوده و حتی افرادی را مصداق دجال، شمرده اند. دجال کارکرد منفی و گمراه کنندگی دارد و برای این هدف خود، به هر روش و اهرمی تمسک می جوید و همواره سرابی برای پویندگان راه حقیقت و خاری در مسیر هدایت بشریت است. مهم ترین شاخصه و صفت او دروغگویی است و سرانجامش نابودی به دست منجی (مسیح یا مهدی) میباشد، تا زمینه
برپایی حکومت صالحان و ملکوت الهی فراهم آید.
خلاصه ماشینی:
"1. حتمیت جریان دجال با مطالعه در متون مقدس و اصلی آیین مسیحیت و اسلام، پی به حتمیت و تحقق موضوع دجال میبریم، به عبارت دیگر با بررسی منابع اصلی و مقدس، حتمیت جریان دجال، به دست خواهد آمد و از آن به عنوان علامتی اصلی و مهم، یاد میشود هرچند برخی از فرق درونی ( مثل کاتولیک در مسیحیت و تشیع در اسلام ) در مورد حتمیت و تحقق صددرصدی آن باور ندارند؛ اما در مجموع هر دو آیین به حتمیت و لزوم تحقق آن در آخرالزمان معتقد و معترف هستند و آن را علامتی پررنگ و مهم تلقی کردهاند.
دجال در آخرالزمان میآید در آیین مسیحیت و اسلام آمدن دجال، در آخرالزمان دانسته شده و درقسمت پایانی تاریخ، دجال ظهور و بروز مییابد و به عبارت دیگر این واقعه تحقق یافته و در پشت سر نیست؛ بلکه در پیش روی تاریخ قرار دارد و در برهه آخر تاریخ محقق خواهد شد.
(مجلسی، 1403: ج52، 308) در جمع این روایات با توجه به اعتقاد مسلمانان به بازگشت حضرت عیسی(و مقام وزارت وی در حکومت آینده جهان به رهبری امام مهدی(، باید گفت که هر دو دسته روایات تعارضی ندارند و انجام عملی از وزیر که مورد تایید رهبر است را میتوان به هر دو نسبت داد؛ به عبارت دیگر دسته اول روایات، از میان بردن دجال را به وزیر این حکومت نسبت میدهد و دسته دیگر، رهبر این حکومت جهانی را قاتل دجال معرفی میکند و در واقع کار وزیر را به رهبر جامعه نسبت میدهد که با این توضیح منافاتی به چشم نمیخورد."