چکیده:
از تاریخ اولین چاپ رساله دربارۀ افسانۀ بودا که در قرن 19 به دست ایمیل سنارت فرانسوی انجام شد و در آن حیات ساکیامونی به نماد و اسطوره تبدیل گردید، بسیاری از هندشناسان فرانسوی با شخصیت معماگونۀ بودا مواجه شدند. آنها با رجوع به متون بودایی زبان سانسکریت و پالی، به تحلیل حیات مبهم وی پرداختند. بودا کیست؟ چرا شخصیت پیچیدۀ او ذهن بسیاری از محققان را به خود مشغول نمودهاست؟ فرانسویان با بررسی محققانه به نظریات متفاوتی رسیدهاند که میتوان آنها را به چهار دیدگاه تقسیمبندی نمود: گروهی با تحلیل نظام طبقاتی، نقد سنت دینی و با رویکردی تجربی، او را ماتریالیستی موفق و خودآگاه شناختند. برخی بر ویژگیهای افسانهای او و گروهی با خردگرایی و زدودن جنبههای اساطیری، بر جریان بشری او تأکید نمودند و گروه چهارم جنبۀ پرگماتیستی را نسبت به این افسانه که روشی معتدل، منطقی و قابل قبول به نظر میرسد، دنبال نمودند.
In the 19th century، the first monograph on the legend of the Buddha is published by Senart. In this context، Biography of Shakyamony became a symbol and myth. Many French Indiologists studied and analyzed the spiritual and legendary life of Buddha by referring to Buddhist scriptures of Pali Canon and Sanskrit. But، they faced with ambiguous character of Buddha، because of his historical and mysterious character. Who is Buddha? Why his complex character has occupied the mind of many scholars? French researchers have expressed four different views about Buddha. First group knew him materialist، according to his notice to perceptible phenomena. The second group emphasized on his legendary life. Third group has denied his legendary character and affirmed rationalist approach to his life، and the fourth group has pragmatic looking to his figure.
خلاصه ماشینی:
"این نظر لموت را– کـه پـیش از ایـن از او سخن گفته ایم - از دو زاویه میتوان بررسی نمود: اولا اینکـه انکـار معابـد بـا نگـاره هـا و تماثیل فراطبیعی بودا، کاری دشوار است زیرا قدسیت امور فراطبیعی نـه تنهـا در عصـر ودایی، بلکه در زمان خود بودا و پس از مرگ وی از سنت های رایج بـوده اسـت .
این آثار و بناها که تجسم یافتۀ افسـانه هـا و بـیکرانگـی نیروانـۀ بـودا هستند، به مثابه تودة حجم دار و شکل داری است کـه بـیشـکلی و بـیبعـدی را متجلـی میسازد و به منزلۀ پیکره ای به شمار میرود که نشان از حیات معنوی و پیروزی بـودا بـر خواهش های درونی او را دارد؛ اما پیکره و معماری استوپا نیز از نظر برخـی محققـان نـه تنها مفهوم متعال و نیروانـه را در خـود حفـظ نمـوده اسـت ، بلکـه مملـو از جنبـه هـای افسانه های کهن بودایی است که ما را به شناخت شخصیت بودا و حوادث دینی نزدیک تر میکند.
افسانه ای و اسطوره ای که در بودیسم رواج داشت ، اعتقاد مردم را به امـور متعـالی نشـان میدهد، اما دربارة دیدگاه ماتریالیستی باید گفت بودیزم نه تنها همانند فلسـفۀ چارواکـه که بسیار نزدیک به ماتریالیسم میباشد، نیست ؛ بلکه بودیسم یک فلسفۀ درونی است که در متون کانونی بودایی بدان اشاره و تصـریح شـده اسـت و بوداییـان بـا فلاسـفه دربـارة دریافت حقیقت از طریق داده های حسی که با آن مخالف بوده اند، بـه گفتگـو و مجادلـه پرداخته اند١ [١٢٧ ."