چکیده:
شهيد صدر در مسئله حسن و قبح، به تبيين معناشناسي حسن و قبح، حسن و قبح در مقام ثبوت و اثبات، و تبيين سنخ قضاياي حسن و قبح پرداخته، و برخي ديدگاه هاي جديدي ارائه نموده است. در انديشه ايشان، تفسير حسن و قبح به «مصلحت و مفسده»، «استحقاق ثواب و عقاب»، «استحقاق مدح و ذم» و «ميل و غريزه» صحيح نيست، و معناي حسن و قبح، ضرورت اخلاقي اي است كه در لوح واقع و با قطع نظر از دائره اعتباريات، تحقق داشته و غير از ضرورت تكويني است. به باور ايشان، تفاوت حسن و قبح ذاتي و شرعي، تفاوت جوهري بوده و در كيفيت اسناد خلاصه نمي شود. ايشان به نقد برخي ادله عدليه براي اثبات حسن و قبح ذاتي و عقلي پرداخته و دو گزاره «عدل حسن است» و «ظلم قبيح است» را از قضاياي ضروري به شرط محمول قلمداد مي نمايد. به باور ايشان قضاياي حسن و قبح، برهان ناپذير بوده و جزء يقينيات اند و استدلال محقق اصفهاني بر مشهوري بودن آنها صحيح نيست. ديدگاه شهيد صدر در كنار نقاط قوت، كاستي هايي نيز دارد كه در اين نوشتار به آنها پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
"(حائری: ١٤٣٣، ١: ٤٤٦) تحلیل و بررسی در اندیشه شهید صدر این دلیل قابل پذیرش نیست و دارای چند اشکال است : اشکال اول این که ، این برهان مبتنی بر این مبناست که لـوح واقـع ، مسـاوی بـا لـوح خارج است ؛ مطابق این مبنا، هر چیزی کـه واقعیـت داشـته باشـد ولـی وجـود خـارجی نداشته باشد، فلاسفه آن را انتزاعی و از مفـاهیم فلسـفی مـیداننـد؛ امـا ایـن مبنـا قابـل پذیرش نیست و لوح واقع ، گسترده تـر از لـوح وجـود اسـت ؛ بنـابراین حسـن و قـبح نـه انتزاعیاند و نه ماهوی، بلکه جزء موجودات لوح واقع اند.
(جوینی: ١٤١٦، ١٠٨) نکته دوم : پاسخ اول ایشان به دلیل اول (لزوم دور) قابل پذیرش نیست ؛ زیـرا محـرک انسان برای تحصیل معرفت و طاعت الهی، نمیتواند احتمـال عقـاب باشـد؛ زیـرا تـا قـبح کذب نسبت به گفتار خدا از طریق عقل ثابت نگردد، نمیتوان این گفتار الهـی مبنـی بـر ترتب عقاب بر ترک معرفت و طاعت را صادق دانست ؛ زیرا مفـروض ایـن اسـت کـه ذات اشیاء نسبت به حسن و قبح ، متساویاند؛ بنابراین احتمال صدق و کـذب در گفتـار الهـی به صورت متساوی وجود دارد."