چکیده:
راهيابي پزشكان به دربار براي درمان خليفه و درباريان، زمينه ساز ورودشان به عرصه قدرت و سياست بود. بررسي نحوه ارتباط خلفا و پزشكان، جايگاه ممتازشان در نزد خلفا و درباريان، تاثيرگذاري در عرصه سياست و موقعيت مالي آنها ازجمله مباحث مغفول مانده در حوادث عصر اول عباسي است. اين مقاله مي كوشد بر اساس رويكرد ارتباط سلامت، در نگاهي كاركردي به توضيح و تبيين حضور پزشكان در دربار خلفاي عباسي بپردازد و نشان دهد پزشكان چگونه بر برنامه هاي سياسي خلفا تاثير مي گذاشتند. نيز نشان دهد به رغم نفوذي كه پزشكان در دربار داشتند و گاه فراميني صادر مي كردند، يا به مناصبي دست مي يافتند، از گزند منازعات سياسي به دور نبوده و نفوذ سياسي شان فارغ از همدلي و همراهي با خليفه، ناپايدار و بسته به نظر شخص حاكم بوده است.
خلاصه ماشینی:
"از سوی دیگر این جایگاه ویژه مورد توجه خود پزشکان نیز بود و گاه زمینهساز سوء استفادههایی نیز میشده است؛ چنانکه عیسی بن شهلافا در نامهای که به مطران نصیبین نوشت، از او تقاضای رشوه کرد و به وی متذکر شد: مگر نمیدانی که کارهای خلیفه در دست من است و اگر بخواهم او را بیمار و اگر خواستم او را شفا میدهم؛ این نامه چندان پر اهمیت بود که چون اسقف آن را برای ربیع فرستاد، منصور بلافاصله عیسی را پس از مصادره، تبعید کرد.
4 این توجه ناشی از درک متقابلی بوده است که خلیفه در جایگاه بیمار و جورجیس در مقام درمانگر به آن دست یافته بودند و سبب میشد که خلیفه به تناسب شرایطی که وی دارد، از برخی امور چشمپوشی کند؛ برای نمونه درباره جایگاه جورجیس در نزد منصور گفتهاند چنان بود که خلیف به وی اجازه شراب خوردن داد و به دلیل وفاداری به همسرش، اجازه یافت حرم منصور را معاینه کند.
به احوالپرسی من فرستاد؛ جبرئیل خود را به من نزدیک کرد و گفت امیرمؤمنان در سامان کار علیبن عیسی است و او را به خراسانمیفرستد که مأمون را مقید به خدمت آورد و بدین منظور زنجیری از نقره ساخته است؛ اما به نظر من مأمون غالب میشود؛ چون ابراهیم دلیل این رأی را جویا شد، گفت امشب خلیفه چنان مست بود که مرا رئیس محافظان بغداد قرار داد."