چکیده:
هدف از اين پژوهش، بررسي رابطهي هوش عاطفي و سلامت رواني دانشجويان با واسطهگري مثلث شناختي (نگرش منفي به خود، دنيا و آينده) بود. شركت كنندگان پژوهش شامل 400 نفر از دانشجويان دوره كارشناسي دانشگاه شيراز بودند كه با استفاده روش نمونهگيري تصادفي خوشهاي چندمرحلهاي انتخاب گرديدند و سه پرسشنامهي هوش عاطفي پترايدز و فارنهام، سلامت عمومي گلدبرگ و هيلر، و مثلث شناختي بكهام و همكاران را در محل كلاس هاي عادي خود تكميل نمودند. داده ها با استفاده از نرم افزار AMOS و در قالب الگوي معادلات ساختاري تحليل شدند. نتايج نشان داد كه هوش عاطفي قدرت پيش بيني سلامت رواني را به طور مستقيم و معنادار دارد. رابطه ي مثلث شناختي و سلامت رواني نيز به صورت منفي و معني دار بود علاوه بر اين، هوش عاطفي توانست از طريق واسطه گري مثلت شناختي، به نحو غيرمستقيم نيز سلامت رواني را پيش بيني نمايد. استفاده از آزمون بوت استروپ نشان داد كه نقش واسطه اي مثلث شناختي در رابطهي بين هوش عاطفي و سلامت رواني معنادار است.
The purpose of present study was to investigate the relationship between emotional intelligence and mental health with mediation of cognitive triad (the negative attitude to self, world, and future). Participants consisted of 400 undergraduate students at Shiraz University which were selected using a random multi-stage cluster sampling method. They completed the emotional intelligence questionnaire (Petrides & Furnham, 2001), General Health Questionnaire (Goldberg &Willams,1979), and The Cognitive Triad Inventory (Beckham et al., 1986) in their regular classes. Data were analyzed in a structural equation modeling pattern using AMOS software. The findings showed that the direct effect of emotional intelligence on mental health was significant. The relationship between cognitive triad and mental health was negative and statistically significant. Moreover, emotional intelligence had indirect effect on mental health through cognitive triad as a mediator. Applying Bootstrap test showed that the mediating role of cognitive triad was significant.
خلاصه ماشینی:
"Davis & Humphrey بدین ترتیب ، میتوان گفت هدف از هوش عاطفی به طور کلی ارائه ی یک چارچوب علمی بـرای مطالعه ی تفاوت های فردی افراد در حیطه ی مربوط به هیجان یعنی تشخیص ، درک، ابراز، تنظـیم و استفاده از عواطف خود و دیگران است (مایر و سالووی، ١٩٩٧؛ پترایدز و فورنهام ، ٢٠٠٣).
نتـایج ایـن پـژوهش هـا و دیگـر پژوهش های مرتبط این حوزه در دو فراتحلیل خلاصه شده است که به طور کلـی نشـان مـیدهنـد سطح هوش عاطفی بالاتر با سلامت روانی بیشتر ارتباط دارد (مـارتینز و همکـاران ، ٢٠١٠؛ شـاته و همکاران ، ٢٠٠٧).
Beckham, Leber, Watkins, Boyer, & Cook تحقیقات به علت رابطه ی زیاد این سه مولفه با یکدیگر محققان موفق به استخراج مجزای ایـن سـه مولفه از یکدیگر نشدند و به این دلیل پیشنهاد شده است که پرسشنامه مثلت شناختی در واقع یک نگرش عمومی منفی را اندازه میگیرد که مربوط به «خود» و دو جنبه ی وابسته به آن اسـت ، و نـه سـه عامـل مجـزا از یکـدیگر (هاگـا و همکـاران ، ١٩٩١؛ مکینتـاش و فیشـر١، ٢٠٠٠؛ اندرسـون و اسکیدمور٢، ١٩٩٥).
Oei& Kwon روش طرح تحقیق حاضر از نوع همبستگی است که در آن رابطه بین سه متغیـر مکنـون هـوش عـاطفی (متغیر برون زاد)، مثلث شناختی (متغیر واسطه ای) و سلامت روان دانشجویان (متغیـر درون زاد) در قالب الگوی علی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفته است .
Emotional intelligence predicts adolescent mental health beyond personality and cognitive ability."