چکیده:
از منظر روانشناسی آلفرد آدلر، معنای زندگی بهمثابه شناخت زندگی و اهداف ناظر به آن در طول تاریخ از دغدغههای اصلی بشر بوده است. توجه بهمعنای زندگی از یکسو در آثار آدلر و توجه به سبک زندگی نه بهعنوان رفتار و منش، بلکه بهعنوان امری که همه رفتارها و تجربیّات انسانی (زندگی) را هدایت میکند و خود بهواسطه خویها و منش فردی شکل گرفته، ما را نسبت به رابطه معنای زندگی و سبک زندگی در اندیشه آلفرد آدلر برمیانگیزاند؛ لذا در این مقاله با تمرکز بر دیدگاههای وی، به نسبت این دو مفهوم میپردازیم. از یافتههای این پژوهش میتوان به رابطه بازنمایی سبک زندگی و معنای زندگی در اندیشه آدلری اشاره کرد. روش پژوهش در این مقاله توصیفی تحلیلی است و بر اساس دادههای برآمده از گردآوری کتابخانهای به تحلیل مسئله اصلی مقاله پرداختهایم.
According to Alfred Adler’s psychology، the meaning of life as a discipline to know the life and its objectives has been one major concern of mankind during history. In his works، Adler has considered the meaning of life and life style، not as the manner or character، but as an issue to guide man’s behaviors and experiences )life( which are formed through personal character and manners. This issue may drive our attention to the relation of the meaning of life to the style of life in Alfred’s ideology. In what presented here، the author has dealt with the relation between the two concepts. The findings re-present the relation of meaning of life to the life style in Adler’s point of view. The author has followed a descriptive analytic method by which he has relied on the library data to analyze the issue.
خلاصه ماشینی:
لذا سوال اصلی ما در این مقاله این است که نسبت میان سبک زندگی و معنای زندگی بهمثابه هدف زندگی در سنت فکری آدلری چیست؟ از آنجا که در سنت روانشناسی آلفرد آدلر درباره هر دو مفهوم سبک زندگی و معنای زندگی سخن رانده شده است، در این مقاله برای تحلیل مسئله در سنت روانشناسی بر دیدگاههای آدلر متمرکز شدهایم.
2) سبک زندگی براساس گفته مشهور، نخستین بار در سال 1929 آلفرد آدلر روانشناس اتریشی و پایهگذار روانشناسی فردی، واژه سبک زندگی را برای اشاره به شخصیت اصلی فرد که در دوران کودکی شکل گرفته و اینک نیز واکنش و رفتار فرد را کنترل میکند بهکار برده است.
هر چند پیش از آدلر، زیمل (1858-1918) در کتاب «فلسفه پول» در سال 1900 و وبر (1864-1920) در «اقتصاد و جامعه» به سال 1922 به واژه سبک زندگی اشاره کرده بودند اما چون آثار آنها به ترتیب تا سالهای 1960 و 1946 به انگلیسی ترجمه نشده بود، از آنها اطلاعی راجع به استفادهشان از این واژه در دسترس نبود.
بنابراین سبک زندگی رفتار و منش نیست، بلکه امری است که همه رفتارها و تجربیات انسانی (زندگی) را هدایت میکند و خود به واسطه خویها و منش فردی شکل میگیرد (الفت و سالمی 1391).
البته همین رابطه بازنمایانه بودن سبک زندگی نسبت به تجربیات، اهداف و شخصیت فرد است که آدلر و پیروانش را بر آن داشته تا در فرآیند تفسیر و ارزیابی سبک زندگی توسط مشاور، مسئله معنای زندگی را دخیل میکند.