چکیده:
آنچه در پژوهشِ حاضر به آن پرداخته شده انگيزش مصرف كنندگان كالاهاي هنري در عرضه گاه هاي هنري است. اين مطالعه، به لحاظِ روش شناختي، داراي روشِ تحقيقِ كيفي، جمع آوري داده ها از طريقِ روشِ ميداني، و مصاحبه عمقي است. شمار نمونه هاي تحقيق چهل نفر بود: بيست مرد و بيست زن با فاصله سنيِ بيست و دو تا چهل وهشت ساله. مدت زمانِ كل مصاحبه هاي انجام يافته بيش از بيست و سه ساعت بود. اين مصاحبه ها در محلِ عرضه گاه هاي هنري موردِ نظر تحقيق (دو گالري و سه فروشگاهِ هنري در شهر ياسوج) طي يك هفته به انجام رسيد. يافته هاي تحقيق حاكي از آن است كه مهم ترين انگيزش هاي مصرفِ هنري در عرضه گاه هاي هنري شهرِ ياسوج تحتِ تاثير و مربوط به اين مجموعه عوامل است: عوامل خانوادگي؛ عوامل تربيتي و آموزشي؛ عامل لذت (زيبايي شناختي، روان شناختي، و تفريحي)؛ عوامل اجتماعي و فرهنگي؛ عوامل رسانه اي؛ عوامل اقتصادي؛ عوامل عرضه هنري؛ و نيز متغيرهاي سن و جنسيت. همچنين، به رغم ويژگي هاي بوم شناختي فرهنگي ـ اجتماعي خاص شهر ياسوج، كه انتظار مي رفت در پارامترهاي انگيزشي و سلايق مصرفي آنان تاثير بسيار زيادي داشته باشد، به نظر مي رسد مردم اين شهر نيز، مانند بسياري از شهرهاي ديگر ايران، از مكانيزم مصرفي فراگير و همسان (متاثر از پايتخت و مكانيزم هاي رسانه ا ي ـ جهاني) پيروي مي كنند.
خلاصه ماشینی:
"(دلاور، ١٣٩٢) با توجه به تعداد جامعۀ تحقیق (حدود هزار نفر: میانگین بازدیدکنندگانی که در طـی یک هفته و در نیمۀ دوم سال مخاطب عرضه گاه های هنـری شـهر یاسـوج بـوده انـد) و تعداد عرضه گاه های هنری شهر (گالریها و فروشگاه های هنری) که هجده مورد اسـت ، پنج نمونۀ مکان شناختی عرضه گاه هنر (شامل دو گـالری و سـه فروشـگاه هنـری)، کـه دارای ویژگیهای مناسب تری (به لحاظ کمیت و کیفیت ارائه و عرضۀ آثـار و کالاهـای هنری و همچنین سطح و میزان بازدیـد) بودنـد، بـرای اجـرای بخـش میـدانی تحقیـق انتخاب شدند.
این مسئله به میزان زیادی به دلیل ارزش هـای معنـوی و ذاتـی آن کـالای هنری است که به دلیل هنریبودن کالا و آگاهی مصرف کننـده عـاملی اسـت در جهـت ایجاد انگیزه برای بازدید از گالریها و فروشگاه های هنری و خرید از آن عرضه گاه ها.
فقدان فرهنگ سازی دربـارة اهمیـت مصرف و بازدید هنری در جامعۀ ایران و شرایط اقتصادی موجود تأثیر نـامطلوبی در اقتصـاد هنر گذاشته است و در میزان مصـرف هنـری و انگیـزه هـا و تجربـه هـای بازدیدکننـدگان از گالریها و فروشگاه های هنری تأثیری منفی داشته است .
اما، مسئلۀ بسیار مهمی که باید بـدان اشـاره کـرد ایـن اسـت کـه ویژگـیهـای بوم شناختی فرهنگی در مصرف هنری مردم یاسوج تأثیر زیادی ندارد و این پیش فـرض را میتوان در نظر داشت که اکنون مکانیزم مصرف هنری در یاسوج و غالـب شـهرهای کشور از درجۀ همسانی بسیاری برخوردار است و از یک الگوی واحد پیروی مـیکنـد؛ منشـأ ایـن الگـو را در پایتخـت کشـور و سـازوکار رسـانه ایـ جهـانی مصـرف بایـد جست وجو کرد."