چکیده:
هرگونه نگرشی نسبت به بحث و بررسی نظریات فلسفی حقوق بشر، بدون پرداختن به مبانی و افکاری که ساختار حقوق بشر را شکل دادهاند، مبهم و مشوش خواهد بود. حقوق بشر مورد نظر اعلامیه جهانی، جهانبینی خاص غربی را ترسیم میکند. به همین دلیل، تلاش برای فهم این حقوق، بر اساس فرهنگی متمایز از فرهنگ غربی، از ضرورت برخودار است. هدف از نوشتار حاضر بررسی تطبیقی حقوق بشر در دموکراسیهای غربی و اسلام با تاکید بر گفتمان سیاسی امام خمینی(ره) است. مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی سرانجام یافته است. یافتهها نشان میدهد که اشتباه اسـاسی حقوق بشر غربی، فاصله گرفتن از رویکرد توحیدی و فرجامباوری نسبت به جهان و انسان است؛ همان اصولی که فـقه اسلامی بر پایه آنها شکل گرفته است. رویکـرد مـتعالی فقه اسلامی در زمینه حقوق بشر بر اساس اصول نظری ویژه میتواند الهامبخش تدوین و تنظیم و اجرای حقوق بشر جهانی قرار بگیرد. دیگر اینکه امام خمینی (ره)، در تبیین حقوق بشر، اسلام را تنها منادی اصلی حقوق انسانها در اعصار و جوامع مختلف بیان میکنند و تحقق مصادیق مربوط به حقوق بشر از جمله آزادی، حقوق زنان، اقلیتها و حقوق اجتماعی و شهروندی را تنها در سایه دینباوری میدانند .
Any view to discussing the philosophical ideas of human rights will be confused without regard to principles and ideas that have shaped the structure of human rights. The concept of human rights in the Universal Declaration represents the western ideology so trying to understand the rights، with a culture that is distinct from Western culture، is necessary. The aim of this article is to explain a comparative study of human rights in western democracies and Islam with an emphasis on Imam Khomeini's political discourse. This article uses descriptive - analytical methods. The results show that the fundamental mistake of western human rights is distance from the monotheistic approach to the world and man. This is the same principle that Islamic jurisprudence is formed based on them. Islamic jurisprudence approach in the field of human rights، based on special theoretical principles، can be placed as inspiration for the formulation and implementation of universal human rights. Imam Khomeini، in describing the concept of human rights، expressed Islam as the main mouthpiece of human rights in different eras and societies.
خلاصه ماشینی:
"این حقوق با محوریت تفکر لیبرالی، الحادگرایی، فردگرایی و با نادیده گرفتن مبدأ و منتهای جهان و هستی، غفلت از تکالیف و به ویژه فرمالیسم، منظومه فکری بستهای را شکل داده است که هر آنچه غیر غربی خوانده شود از این منظومه طرد میشود و دیگر به آن حقوق بشر اطلاق نمیشود و به جای توجه به اندیشه تعالی بشر، هویت واقعی انسان را نادیده میگیرد و در نتیجه، هرگونه تفاوت، مانند تفاوت عقیدتی، سیاسی، فرهنگی، نژادی، را با چالش جدی مواجه میکند؛ زیرا هریک از این تفاوتها سبب شکلگیری هویتی متفاوت از دیگری میشود.
(درخشه و همکاران، 1391: 61) به سبب همین نقصان است که حقوق بشر غربی همواره چالش برانگیز بوده و بسیاری از جوامع و اندیشمندان را به موضعگیری واداشته است، چنانکه کشورهای اسلامی اعلامیه حقوق بشر اسلامی را در قاهره تصویب کردند تا دیدگاههای اسلام را در این زمینه مطرح کنند و اندیشمندان مسلمان در سراسر دنیای اسلام، اعم از شیعه و سنی، نیز هریک به وسع خویش در برابر مفاهیم مندرج در این اعلامیه موضع خود را اعلان کنند و از آن انتقاد کنند.
در نگرش دینی، عالیترین حقوق برای بشر منظور شده است، اما به لحاظ تعالی در بینش و نگرش دینی نسبت به انسان، این حقوق به حیات طیبه و شایسته انسانی و فرانباتی و فراحیوانی بشر ارتباط مییابند و پایه اعتبار و نقطه آغاز و پایان آنها خداست، نه انسان.
آنچه در تفکر اومانیستی اصالت دارد، خواستهها و امیال انسان است و اگر دینی هم باشد، باید در جهت تأمین هوا و هوسهای افراد و هماهنگ با آن باشد؛ زیرا در این نگرش الحادی، انسان جایگزین خدا شده محور همهی ارزشها قلمداد میشود و حقوق و قانون چیزی است که انسانها بر اساس خواسته و میل خود وضع میکنند."