چکیده:
جورج ماورودس، فیلسوف دین و معرف تشناس اصلاح شده، تلقی جدیدی از
برهان ارائه می کند که با کمک آن می توان نگاهی جدید به برهان های سنتی اثبات
و « قطعیت » وجود خدا داشت. او در ماهیت برهان با افزودن دو شرط
برهان را یک مفهوم ترکیبی یا ،« صحت » و « اعتبار » بر دو شرط سابق « قانع کنندگی »
دوبعدی تلقی می کند که متشکل از دو عنصر عینی (اعتبار و صحت) و دو عنصر
ذهنی (قطعیت و قانع کنندگی) است. با فرض این توصیف از ماهیت برهان، به نظر
می رسد می توان اختلاف نظر گسترده میان طرف داران و منتقدان برهان های اثبات
خدا را اولا دریافت و ثانیا با در نظر گرفتن عناصر ذهنی د ر برهان، از برخی از
روایت های محکم و استوار این برها نها جان بداری کرد.
خلاصه ماشینی:
فایـدة بحـث از فرض های ارزشی و توصیفی در برهان ها این است کـه اول بـدانیم فـرض هـای ارزشـی و توصیفی وجود دارند و وجود آن ها در برهان ها مسلم گرفته شـده اسـت و راه هـایی بـرای کشف آن ها نیز وجود دارد.
آشکار است که در این عالم بی نهایـت گـزارة صـادق یعنی گزاره های منطبق با واقع داریم ، اما شخص الف از مجموعـة گـزاره هـای صـادق ، آن گزاره هایی را که صدق آن ها برای او محرز شده است در برهان استفاده می کنـد نـه از هـر گزاره ای که قطع نظر از رویکرد گزاره ای او به آن ها در خلأ صادق باشد.
می توان تمایز فرض تجربه گرایانة هیوم از فرض فلسفی طرف داران برهان معجزه هـا را این گونه بیان کرد که مشاهدة نقض قانون طبیعی اگر با یک فرض دینی یا فلسفی که بـرای امر فراطبیعی امکانی قایل هست همراه شود می تواند برهانی برای اثبات خدا اقامه کنـد امـا اگر همین مشاهده نقض قانون طبیعی با فرض علمی و تجربی تبیین کنندگی حداکثری علم نسبت به طبیعت همراه شود، یعنی این فرض که علم با مشاهدة نقض قانون ، به اصـلاح و تکامل خود دست می یابد و تنها نیروهای این عالم نیروهای طبیعی هستند و علـم توانـایی اندازه گیری و ارزیابی کل طبیعت را دارد، هرگز زیر بار قبول برهان هرچند صحیح و معتبر معجزه ها نمی رود.
Descartes, René (1954) Philosophical Writings, translated and edited by Elizabeth Anscombe and Peter Geach, with an Introduction by Alexandre Koyré, London, Thomas Nelson & Sons.