چکیده:
اسلام، در جنوب شرق آسيا از آغاز تا امروز، اسلامي صوفيانه، مداراطلب و ميانه رو بوده است. برجسته ترين ويژگي مسلمانان اين منطقه در دوره هاي گوناگون تاريخي و معاصر، رواداري نسبت به پيروان ديگر اديان و نحله هاي محلي و همزيستي مسالمت آميز با آنها بوده است. در واقع اسلام در جنوب شرق آسيا همواره چهرهاي خندان و صلح جو داشته است. از اواخر قرن هجدهم و اوايل قرن نوزدهم مسلمانان جنوب شرق آسيا با انديشه هاي وهابي آشنا شدند. از اين دوره، بسياري از علما مسلمان اين منطقه براي تكميل تحصيلات خود به شهرهاي مكه و مدينه و قاهره سفر كردند و در اين مراكز با وهابيها آشنا شدند. در قرن بيستم و با تشكيل كشور عربستان سعودي و در پي ايجاد مراكز آموزشي گوناگون در جنوب شرق آسيا، تاثير انديشه هاي وهابي بر مسلمانان جنوب شرق آسيا رو به فزوني نهاد. فعاليتهاي وهابيان در طول اين مدت به ويژه در چند دهه اخير در جنوب شرق آسيا موجب شد كه برخي از مسلمانان اين منطقه به تدريج از رواداري، ميانه روي و مدارا طلبي به تندروي و ستيزه جويي با پيروان ديگر اديان و نحله ها و حتي مسلمانان ديگر، روي آورند. در اين مقاله پس از بيان چگونگي ورود انديشه هاي وهابي به جنوب شرق آسيا، به نقش فعاليتهاي وهابيان در افزايش گرايش به تندروي و عدم مدارا در ميان مسلمانان جنوب شرق آسيا پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
"Islam in Southeast Asia: Between Tolerance and Radicalism / بـه رغـم توجـه پژوهش گـران غربـی ومسـلمان بـه موضـوع اسـلام درجنـوب شـرق آسـیا،در میــان محققــان فارســیزبان توجــه چندانــی بــه ایــن موضــوع نشــده اســت .
/ پــس ازظهــوروهابیــت درنیمــه دوم قــرن هیجدهــم وســپس گســترش ونفــوذآن در جنــوب شــرق آســیادرقــرون نوزدهــم وبیســتم ودرپــی تحولاتــی کــه به ویــژه درنیمــه دوم قـرن بیسـتم دراوضـاع سیاسـی واجتماعـی کشـورهای مسـلمان درخاورمیانـه رخ داد،چهـره سیاسـی واجتماعـی وفرهنگـی اسـلام درجنـوب شـرق آسـیانیـزبـه آرامـی تغییـرکـردودرکنـار افزایــش آگاهیهــای دینــی مســلمانان ،بــه تدریــج برخــی ازویژگیهــای سیاســی وفرهنگــی اسـلام ،دسـت خوش دگرگونـی شـد.
ظهـوربرخـی ازگروههـای مسـلمان افراطـی وجهـادی درنیمـه دوم قـرن بیسـتم وتـلاش آنهـا بــرای ایجــادحکومــت اســلامی ،پنــاه گرفتــن شــماری ازگروههــای تروریســتی درکشــورهای جنـوب شـرق آسـیاازجملـه تایلنـدوفیلیپیـن وافزایـش دخالت هـای مسـلمانان ایـن منطقـه در برخـی ازحـوادث جهانـی ومنطقـه ای چـون جنـگ میـان شـوروی وافغانسـتان ،موجـب شـده کــه برخــی ازتحلیلگــران وناظــران سیاســی ،جنــوب شــرق آســیاراجبهــه دوم جنــگ علیــه تروریسـم درآغـازقـرن بیسـت ویکـم بـه شـماآورنـد),Gershman ;١٦٦-١٦٥ :٢٠٠٣ ,Houben ٦١-٦٠ :٢٠٠٢(.
درکنــارایــن حــوادث خارجــی ، مقابلـه برخـی ازمسـلمانان درجنـوب شـرق آسـیابـادولت هـای سـکولارومبـارزه گروهـی دیگـر به ویـژه درکشـورهای تایلنـدوفیلیپیـن بـادولت هـاوتـلاش بـرای تشـکیل حکومـت اسـلامی ، موجـب شـده اسـت کـه وهابیـت وعربسـتان سـعودی بـه منظـوریـاری رسـاندن بـه مسـلمانان ، دخالـت بیش تـری درایـن منطقـه داشـته باشـند);٢ :٢٠٠٩ ,Terrorism in Southeast Asia .
ازیک ســووروداســلام بــه ایــن منطقــه بــدون لشکرکشــی وازطریــق فعالیت هــای تبلیغــی بازرگانــان وصوفیــان مســلمان صــورت گرفتــه اســت وازســوی دیگــر،اســلام درایــن منطقــه بــه شــدت دارای رنــگ وبــوی ادیــان و نحله هـای محلـی اسـت ومسـلمانان ایـن منطقـه بـه دلیـل دوری ازمراکـزنخسـتین ظهـورو گسـترش اسـلام ،بیـش ازهـرچیـزدربنـداعتقـادات وآدابورسـوم پیشـین خـودهسـتند."