چکیده:
حمله مغولان به سرزمینهای اسلامی، بهویژه بغداد، مرکز خلافت اسلامی، پیامدهای عظیمی به دنبال داشت که از جمله آنها سقوط بغداد و انقراض سلسله بنیعباس و قتل و ویرانیهای گسترده در جغرافیای تهاجم آنان بود. پس از گذشت چند دهه از استقرار قوم مهاجم، ابنتیمیه، بیاعتنا به مستندات تاریخی، اتهاماتی را مبنی بر تبانی و همکاری با هولاکو متوجه شیعیان و نصیرالدین طوسی کرد. شاگردان ابنتیمیه این اتهامات را پیگیری کردند و در کتب اعتقادی و تراجم و تاریخی و حتی اخلاقی راه پیدا کرد. این مقاله در صدد گزارش و ردّ این اتهامات بر اساس قدیمیترین اسناد و دورههای تاریخی بعد تا عصر حاضر، همراه با تحلیل اسناد است. سعی شده است آرای برجستگان در هر دوره، اعم از موافق و مخالف، مد نظر قرار گیرد. در ابتدا به گونهشناسی دیدگاهها نیز التفات شده است.
خلاصه ماشینی:
ادعای او در نقش داشتن مؤثر شیعیان و نصیرالدین طوسی در سقوط بغداد (همان : ٢٠/١-٢١ و ٤٤٥/٣) بلافاصله بـه واسطه افرادی مانند ابن قیم جوزی (ابـن قـیم ، ١٣٧٥: ٢٦٦/٢-٢٦٨) و سـبکی (سـبکی، بـی تـا: ٢٧٠/٨-٢٧٢) پیگیری شد و سپس گسترش یافت .
۳. متعصبان مذهبی معتقد به دخالت نصیرالدین طوسی در سقوط بغداد و تشویق به قتل آخرین خلیفه عباسی در قالب بحث های عقیدتی، از اواخر دهه سوم و اوایـل دهـه چهارم و به نظر حائری از دهه ششم پس از حادثه (حائری، ١٣٦٨: ١١٥) و سـپس رسـوخ در کتب تراجم و تاریخ و اخلاق .
از عبارت رشیدالدین کاملا واضح است که هولاکو از سخن حسام الدین قانع نشد و به او اعتماد نکرد؛ به ویژه آنکه او قبلا از طرف «منکوقاآن » مأموریت فتح ایران و عـراق را دریافت کرده بود (همان : ٦٨٦/٢-٦٨٧؛ میرخواند، ١٢٦٦: ٧٠/٥؛ اقبال آشتیانی، ١٣٨٤: ١٧٤) و به قول رشیدالدین ، نصیرالدین طوسی نیز گمان کـرد هولاکـو در صـدد امتحـان او اسـت (رشیدالدین ، ١٣٦٢: ٦٨٦/٢-٦٨٧).
) در قسمت «مقصد»، ذیل نام هولاکوخان فقط در چند سطر به جنـگ هـایش علیه اسماعیلیان و فتح بغداد پرداخته و هیچ اشاره ای حتی به حضور نصیرالدین طوسی یا شخصیت های دیگر در دربار هولاکو نمی کند، اما در متن تاریخ تصریح می کند که ورود مغولان به ایران در سال ۶۵۳ ه.
) در کتاب الوافی بالوفیات که مکمل کتاب وفیـات الاعیـان ابن خلکان است ، علی رغم گزارش نسبتا طولانی درباره نصیرالدین طوسی هیچ اشـاره ای به نقش او در فتح بغداد نکرده و محور توجهات هولاکو بـه وی را در مسـائل نجـومی می داند.