چکیده:
احزاب سیاسی در نظامهای مردمسالار معاصر از نهادهای اساسیاند که کارویژههای متعددی چون انتقال مطالبات مردم به حکومت، متشکلکردن افکار پراکنده، معرفی نامزدهای انتخاباتی و تدوین برنامۀ حرکت آیندۀ حکومت را بر عهده دارند. در دهههای اخیر به دلیل بیرغبتی مردم به عضویت حزبی و کمک به این نهاد، منابع مالی آنها به شدت کاهش یافته است. تأمین مالی احزاب از منابع دولتی بهمنزلۀ بدیل یا جایگزین معرفی شده است، اما این امر مخالفان سرسختی دارد. مقالۀ حاضر ضمن معرفی برنامههای مستقیم و غیرمستقیم تأمین عمومی احزاب و بیان نظرهای موافق و مخالف به شیوۀ توصیفی و تحلیلی ضرورت و مبانی حقوقی تأمین عمومی احزاب را بررسی کرده است. یافتهها حاکی از آن است که حمایت و حراست از حقوق بشر، مشروعیت حکومت و کارآمدی آن مستلزم کمک دولتی به احزاب است.
Political parties in current democracies are considered as the fundamental institutions which have various functions such as expressing the will of citizens، forming awareness، introducing the election candidates and providing the government’s future plans. In recent decades، due to the reluctance among people for joining political parties، their financial resources have decreased. Therefore financing parties from state resources has been put forward as an alternative but such idea has faced oppositions. This article introduces the direct and indirect general financing programs of political parties and also examines opponents and adherents views in descriptive and analytical manner as well as the necessity of parties’ financing. The finding of this contribution indicates that protection and safeguarding of human rights، legitimacy and effectiveness of the government، depends on state aids to the parties.
خلاصه ماشینی:
"زیرا زمانی که بودجۀ حزبی از طریـق پرداخت حق عضویت ها و کمک های داوطلبانۀ اعضا تأمین میشود بـالتبع اعضـا کـه مشـارکت فعالی در مدیریت حزب داشتند، اما با پرداخت کمک دولتی به احزاب کـه آن هـم بـه سـازمان مرکزی حزب انجام می گیرد، درون حزب شکافی به وجود میآید که از یک سو اعضای حزب از مداخله در مدیریت محروم میشوند و از طرف دیگر از آنجا که دریافـت کننـده ، توزیـع کننـده و نظارت کننده منابع سازمان مرکزی حزب است ، سازمان های محلی حـزب تضـعیف مـیشـوند و اهمیت و کارکرد خود را از دست می دهند (٨٤ :١٩٩٦٩ ,Hofnung).
ضرورت تأمین عمومی احزاب سیاسی و منطق آن با توجه به اینکه احزاب سیاسی در نظام های دمکراتیک امروزی، نقش عمده ای در تکـوین ارادة ملی و انسجام بخشی به افکار و اندیشه های پراکنده و کمک بـه مـدیریت مـنظم و برنامـه محـور عمومی می توانند داشته باشند و نظر به اینکه این نهاد ذاتا توانایی تولید منابع مالی لازم را برای فعالیت ندارد، لذا تأمین عمومی یا دولتی آن ها یک ضرورت است و انتقادات مطرح شده علیه آن نیز همه ناظر به شکل اجرای آن است نه اصل وجودی آن .
برای برون رفت از این تنگنا، تـأمین عمـومی احـزاب از محل بودجۀ عمومی پیشنهاد شده است ، اما این امر تحمیلی بر مؤدیـان مالیـاتی بوده و موجب دولتی شدن احزاب و شکاف درون حزبی می شود به نظر میرسد با توجه به اینکه حزب تشکلی است کـه کارکردهـای عمـومی و دمکراتیـک دارد، لذا حمایت عمومی به خصوص تأمین مالی آن ها بر پایۀ مبانی زیر توجیه پذیر است : نخست اینکه ، حمایت از احزاب حمایت از تحقق و عملیشدن مصادیق متعـددی از حقـوق بشر از جمله آزادی بیان بـه صـورت گروهـی و برابـری اشـخاص اسـت ."