چکیده:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین ابعاد ویژگی های شخصیتی، هوش هیجانی و رفتارهای ضدتولید در کارخانه های لبنی شهر شیراز بود. نمونه مطالعه این پژوهش شامل 300 کارمند از 3 کارخانه شهر شیراز در رشته ها و مقاطع گوناگون تحصیلی بودند که از این بین 58 نفر زن و 242 نفر مرد بودند. ابزار پژوهش برای گردآوری داده ها، پرسشنامه ای سه بخشی شامل پرسشنامه 5 عاملی شخصیت نئو، پرسشنامه هوش هیجانی و پرسشنامه رفتارهای ضدتولید بود. یافته ها نشان داد که رابطه معناداری بین هوش هیجانی با گشودگی، خوشایندی، بین رفتار ضدتولید با بی ثباتی هیجانی وجود دارد و بین رفتار ضدتولید با هوش هیجانی رابطه معناداری وجودداشت. بین برون گرایی و وجدانی بودن برحسب مدرک تحصیلی و برون گرایی و برحسب سابقه خدمت کارکنان تفاوت وجود دارد. از بین مؤلفه های شخصیت، وجدانی بودن بر هوش هیجانی و بی ثباتی بر رفتار ضدتولید تأثیر دارد.
The research is aimed at studying the relationship between the dimensions of personality traits ,emotional intelligence and counterproductive behaviors among personals of dairy factories in shiraz city . The research’s sample include 300 personnels of three dairy factories in shiraz city with different educational degrees . 58 individuals were male and 242 ones were female .Three questionnaires namely Neo personal characteristics, emotional intelligence and counterproductiv behavior questionnaires have used for data collecting. The finding showed that there was a significant difference between counterproductive behaviour and emotional intelligence, exteraversion and consciousness based on educational degree and introversion based on personnels experience. Among personality components,consciousness and inconsistency have effects on emotional intelligence and counterproductive behaviour, respectively.
خلاصه ماشینی:
"براین اساس به نظر می رسد که ویژگی های شخصیتی ، مستقیم یا غیرمستقیم موجب بروز پیامدهای شناختی می شود و باید تواناییهای شناختی و هیجانی افراد مختلف در سازمان شناخته شود؛ چون افرادی که از هیجانات خود آگاهی بیشتری دارند، از سلامت روانی بالاتری برخوردار بوده و در محیط کار خود رفتارهایی که باعث تهدید سلامت سازمان یا برخی مجموعه های کارکنان آن شود، در آنها دیده نمی شود و در واقع دچار انحراف کاری یا رفتار ضدتولید نمی شوند.
فاین و همکاران ٥ (٢٠٠٩) در پژوهشی تحت عنوان " آیا شخصیت خوب کافی است ؟ تأثیر متغیرهای محیطی بر رابطه بین صداقت و رفتارهای ضد تولید " به این نتایج دست یافتند که براساس درگیری کارمندان و کنترل تعدیل یافته ایمنی ، ارتباط بین صداقت و رفتارکاری ضدتولید، به این صورت می باشد، هنگامی که صداقت بالا باشد رفتار ضدتولید کم شده و وقتی صداقت کم باشد، رفتار ضدتولید زیاد می شود.
این نتایج با نتایج پژوهش دشباند(٢٠٠٥) همسویی ندارد که دریافت بین رفتار ضدتولید با هوش هیجانی رابطه وجود دارد و از دلایل این ناهمسویی، می توان احتمال تفاوت در جامعه ی آماری را بیان کرد و احتمال دوم اینکه به نظر می رسد در فضا و فرهنگ سازمان کارکنان آشنایی درستی با وظایف خود در سازمان نداشته باشند که ناخواسته در پاسخ ها منعکس نموده اند.
جدول ٥- ضریب تاثیر متغیرهای مستقل بر رفتار ضد تولید (رجوع شود به تصویر صفحه) بحث و نتیجه گیری با توجه به یافته های به دست آمده از پژوهش حاضر و دیگر پژوهش های صورت گرفته در این راستا، حمایت های نسبی برای این نظر که ویژگی های شخصیتی با هوش هیجانی و رفتارهای ضدتولید رابطه دارد، فراهم آمد."