چکیده:
فساد مشکلی بزرگ و فراگیر در دنیاست. به سختی میتوان درباره اثرات مخرب آن اغراق
کرد. اگرچه مطالعاتی زیادی هستند که فساد و اثرات مخرب آن را مورد بررسی قرار دادهاند،
اما اشکال و انواع گوناگون آن از یکدیگر متمایز نشدهاند. دو نوع فساد یکی پرداخت رشوه
برای دور زدن قانون و دیگری نفوذ به حاکمیت برای تغییر قانون را میتوان از یکدیگر متمایز
کرد. نوع اول به فساد اداری مشهور است اما فساد نوع دوم را میتوان نوعی از فساد سیاسی
)بعد از انتخابات( دانست. فساد اداری یا پرداخت رشوه عملی انفرادی است در حالی که نوع
دوم یعنی نفوذ و تسخیر حاکمیت معمولا با تبانی و همکاری افراد و گروهها صورت میگیرد.
این مقاله در کنار بررسی تاثیرات متقابل این دو نوع از فساد، به تببین علل هر دو با تاکید
بر ریشههای اجتماعی میپردازد. با بررسی هر دو نوع فساد در 75 کشور نتایج بدست آمده
نشان میدهد از یک رابطه مکمل بین فساد سیاسی و اداری دارد. علاوه بر این عوامل
اجتماعی مانند قبح رشوهخواری بر رواج فساد اداری و فرهنگ تبانی بین شرکتها بر رواج
فساد سیاسی بسیار تاثیرگذارند.
Corruption is a worldwide problem that hardly one can overstate about its negative consequences. Two kinds of corruption can be considered، one is proposing bribe to bend the rules (bureaucratic corruption) and the other is to lobby with the government (political corruption) to set favorable new rules. Through analyzing the two types of corruption in 57 countries، the results show that political and bureaucratic corruptions are complement. However، this complementary relation is not symmetric; bureaucratic corruptions has a greater effect. It was shown that economic development reduces the bureaucratic corruptions and substitutes it by political corruption. Among governance and political factors، efficiency of judiciary system brings bureaucratic corruptions down and other variables like difficulty of access to government، uncertainty of regulation and the proportion of health expenditure in public budget as indicators of government behavior in policy making have negative effects on political corruption. One prominent contribution of this paper is its focus on social factors like bribery disapproval and culture of collusion. The results point to the great role of social factors such that a 10 percent increase in bribe disapproval decreases the corruption score by 20 (it could، for example، improve Iran’s position by 75 in Corruption Perception Index ranking). The effect of business cooperation is also significant. A five percent increase in membership of business cooperation leads to one percent higher influence on government.
خلاصه ماشینی:
"Corruption Perception Index (CPI) reported by Transparency Institute World Business Environment Survey (2002) اگرچه مطالعات مربوط به رانتجویی از یک سابقه تاریخی 40 ساله و بیشتر برخوردار است، اما بررسیهای مقایسهای بین لابی و رشوه یا ارتباط بین این دو در ادبیات نادیده گرفته شده است.
برخی مطالعات از جمله هرستاد و سونسون (2011) و بندسن و همکاران (2009) 2 لابی و رشوه را دو استراتژی مختلف برای نفوذ به دولت در نظر گرفته اند و با بررسی آمار و اطلاعات در سطح بنگاه نشان دادهاند که یک رابطه جایگزینی بین این دو استراتژی برقرار است.
= همکاری تجاری دو متغیر وابسته عبارتند از فساد اداری (corruption) که از شاخص عدم فساد موسسه شفافیت (2005) گرفته شده و فساد سیاسی که درصد شرکتهایی هستند که بر دولت نفوذ دارند.
بنابراین انتظار بر این است که میزان رواج تبانی و همکاری بین شرکتها و گروهها برای نفوذ به دولت تأثیر مثبتی بر فساد سیاسی داشته باشد.
جدول 1: آمار توصیفی متغیرهای مورد استفاده متغیر میانگین انحراف معیار حداقل حداکثر فساد سیاسی 96/17 11/12 55/1 55/51 فساد اداری 73/54 4/18 12 83 GDP 55/2 1/0 1 4 کارآیی قضایی در مبارزه با فساد 4/40 8/25 8/4 2/93 تعداد مراحل ثبت کسب و کار 12/10 3/3 3 17 پذیرش و توجیه پذیری رشوه در جامعه 8/2 9/1 3/0 1/8 سختی دسترسی به دولت 3/82 9/12 8/41 2/98 نااطمینانی در مقررات 58/1 8/0 04/0 09/3 مخارج عمومی سلامت 7/12 8/4 6/3 0/28 همکاری تجاری 2/51 6/21 2/17 97 مأخذ: دادههای تحقیق گام دوم قبل از برآورد معادلات، انتخاب روش برآورد و آزمون درست بودن فروض است."