چکیده:
اعتقاد فلاسفه به فراگیری ضرورت عِلّی- معلولی در همة پدیدههای جهان هستی این سؤال را پدید آورده که اگر ارادة انسانهای مختار نیز یکی از این پدیدههاست، چگونه میتوان به آزادی اراده و در نتیجه اختیار بدیهی در انسانها قائل بود. فلاسفه توضیحات مفصل و گوناگونی در این زمینه ارائه کردهاند. اما آنچه در این پژوهش مورد بررسی قرار میگیرد برخی از آرائی است که فلاسفه در تبیین چیستیِ اراده بیان نموده و به آن، در برخی موارد، حالت انفعالی و در مواردی دیگر حالت فعلی داده و یا به تأثیر نقش عقل در آزادانه بودن اراده اشاره کردهاند.
خلاصه ماشینی:
"فراگیری قاعدة ضرورت علی - معلولی این سؤال را پدید میآورد که اگر اختیار و ارادة انسان نیز یکی از پدیده های جهان هستی و مشمول این قاعده است ، پس چگونه میتوان به انتخاب آزادانه معتقد بود و در شرایط ثابت ، انتخاب فعل یا ترک را حقیقتا امکان پذیر دانست ؟ و آیا آنچه از اراده در فلسفه اسلامی تصویر شده حقیقتا یک «اراده آزاد» است ؟ ٢.
(نایینی، همان ، ج ١، ص ١٣٢) به نظر ایشان ، اعتقاد به فراگیری ضرورت علی - معلولی که اراده را جبری / تصویر میکند، جایی برای اختیار حقیقی و وجدانی باقی نگذاشته و راه حل فلاسفه برای حل مشکل اختیار که فعل مسبوق به همین ارادة جبری را اختیاری میدانند، تنها ارائۀ تعریفی اصطلاحی است و با حقیقت اختیار که در مقام واقع و ثبوت است ، ارتباطی ندارد، لذا نمیتواند مشکل تعلق ثواب و عقاب به افعال اختیاری را حل کند، و نهایتا چیزی جز جبر نیست .
شاید وجود همین محذورات فلسفی است که باعث میشود تا ملاصدرا، نظر نهایی خود را پیرامون «جبری بودن ارادة فعلی» همچون سایر مقدمات فعل اختیاری، این گونه بیان کند: «بلکه ظاهر این است که وقتی شوق غالب شد، اجماع (اراده ) ضرورتا تحقق مییابد و مبادی افعال اختیاری به امور اضطراری منتهی میشوند که از سر / وجوب و ضرورت از حیوان صادر میشوند؛ چرا که اعتقاد لذت یا نفع ، بدون اختیار حاصل میشود."