چکیده:
كهن قاره آسيا به ويژه خاورميانه و ايران از نخستين جوامع توليدكننده جهان بوده اند و به همين نسبت داراي فرهنگ توليدي و بخشي از آن فرهنگ كار پيچيده بوده اند. اما باوجود چنين به نمايش گذاردن پيوسته تجديد حيات مناسبات اقتصادي و اجتماعي، در دوران معاصر اين وضعيت با ركود شگفت آوري مواجه شده است. اين وضعيت ركود در آثار نويسندگان ايراني با تعابير متفاوت و از منظرهاي گوناگون صورت بندي و بازنمايي شده است كه اين امر حاكي از اهميت داشتن اين مسئله و ضرورت توجه به شناخت زمينه و بسترهاي گوناگون نضج اين وضعيت مي باشد.
در مقاله حاضر كه مبتني بر تحقيق كيفي است با استفاده از مصاحبه با برخي از استادان علوم اجتماعي به بررسي زمينه هاي اجتماعي -تاريخي شكل گيري اين وضعيت ركود البته با تاكيد بر دو عنصر «كار و توليد» پرداخته شده است. نتايج حاصل از بررسي هاي كيفي نشان مي دهد كه زمينه هاي شكل گيري چنين وضعيت ركودي، خصلتي دروني و هم بيروني دارد. زمينه هاي دروني شامل زيست بوم، ترويج ارزش هاي نامولد و در آخر به عنوان اساسي ترين زمينه داخلي در وقوع اين مسئله، ساختارهاي مصرفي مي باشد، كه وظيفه مهيا نمودن شرايط نرم افزاري و سخت افزاري هرگونه كنش و سلوك افراد جامعه را بر عهده دارد. اما زمينه هاي بيروني اين مسئله را مي توانيم متاثر از مقوله روابط سلطه بگنجانيم، عاملي مهم كه با تاثير گذاشتن در عناصر ساحت دروني به خصوص مقوله ساختارهاي مصرفي، نقش بي بديل خود را در اين ميان به نمايش گذاشته است
خلاصه ماشینی:
"با این تفاسیر آیا شگفت آور نیست که این جامعه که پیوسته تجدید حیات مناسبات اقتصادی و اجتماعی سنتی خود را به نمایش گذارده ، تصویری از حالت رکودی را ارائه نموده ؟ این وضعیت رکود که در آثار نویسندگان ایرانی با ادبیات گوناگون و از منظرهای گوناگون با تعابیری مانند؛ «ما چگونه ما شدیم »، «چرا صنعتی نشدیم »، «مدارهای توسعه نیافتگی در اقتصاد ایران »، «موانع تاریخی توسعه نیافتگی در ایران »، «چرا ایران عقب ماند و غرب پیش رفت »، «تنبلی اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن »، «فردگرایی ایرانی و توسعه نیافتگی» و عناوین بسیار دیگر که ذکرشان از حوصله بحث خارج است ، صورت بندی شده است حکایت از اساسی و درعین حال مهم بودن این مسئله در تاریخ ١- ساختارهای همکاری جمعی و تعاونی دهقانان و روستاییان ایرانی چون «واره »، «بنه » و نیز سایر اشکال سازماندهی شده و ساخت یافته و کارآمد دیگر در زمینه دامداری که از آن جمله اند: تعاونیهای دامداران رمه گردان غیر عشایری بانام های «مختابادی» در خراسان (نک به : پاپلییزدی،١٣٧٧: ٢٤ بب )، «بلوک» و «ورهمکاری » در پشت بسطام شاهرود (نک به : بارانی،١٣٨٢: ١١٩-٢١٢)، نظام های کردی و گالشی در میان گاوداران استان های شمالی ایران (پورکریم ،١٣٤٩: ٥١ و افراخته ، ١٣٧٤: ٧)، سازمان های تعاونی گاومیش داری (بیهقی، ١٣٦٥: ٣٥٨ بب ) و «مال » بانام های گوناگون ، به عنوان کوچک ترین واحد تعاونی سنتی عشایری (نک به ."