چکیده:
برای سنجش و سطح بندی توسعه یافتگی مناطق ، شاخص های بسیاری وجود دارد. هر یک از این شاخص ها دارای ارزش و اهمیت خاصی است که با توجه به نوع هدف و روش مطالعه ، مورد استفاده قرار میگیرد. به کارگیری این شاخص ها زمینه مناسبی برای ارائه راهبردها و به کارگیری برنامه های مناسب توسعه ی نواحی و همچنین پیریزی و ایجاد توسعه ی یکپارچه ناحیه ای و تحلیل وابستگی سکونتگاه های انسانی در سطوح نواحی میشود. پژوهش حاضر با استفاده از ١٣ شاخص زیربنایی، به دنبال سنجش سطح توسعه یافتگی دهستان های استان اردبیل و تعیین سطوح برخورداری آن ها بوده است . روش تحقیق به صورت توصیفی - تحلیلی بوده و داده های تحقیق به روش کتابخانه ای جمع آوری شده است . پس از جمع آوری داده ها، وزن شاخص ها با استفاده از آنتروپی شانون تعیین و به وسیله روش های TOPSIS،VIKOR ،SAW و HDI رتبه بندی شده است ؛ همچنین برای رسیدن به یک اجماع کلی از یک تکنیک ادغامی تحت عنوان کپ لند استفاده گردید. یافته های حاصل از اجرای تکنیک کپ لند نشان داد که دهستان های پلنگا، محمودآباد و ویلکج جنوبی، به ترتیب در رتبه های نخست و دهستان های کلخوران ، پایین برزند و انگوت شرقی به ترتیب در رتبه های آخر از لحاظ توسعه یافتگی زیربنایی قرار دارد.
Regional development is one of those issues that have attracted lots of attentions by program-makers, especially the regional ones. A study on various levels of the major criterions including those of economic, social, cultural and health, particularly at regional level, is useful to determine the position of different regions, as it requires special considerations in regional level as well as determining conditions of national adaptation and conformity. So, as a country with various levels of development in different provinces, the rate of development of the cities and areas within a province cannot be the same. It may sometimes happen that due to the heterogeneous spatial distribution of development resources and different factors of economic, social and natural areas in rural districts of a province we cannot find any proper process of development. It seems that in the province of Ardabil, inequality and imbalances in optimal distribution of resources has caused the problem of concentration of facilities and services in the city dominated area that will consequently lead to the divergence and development gap among different regions. This is despite the fact that a little number of researches has done to determine the level of development of rural districts using different models and their integration as well as using the latest census results.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین در این تحقیق ، با بررسی دهستان های استان اردبیل از نظر شاخص های زیربنایی نتایج زیر حاصل گردیده است : رتبه بندی دهستان های مختلف از نظر سطوح توسعه یافتگی با استفاده از مدل های TOPSIS، VIKOR،SAW ،HDI و کپ لند نشان دهنده ی آن است که باید در به کار بردن روش های تصمیم گیری چند معیاره (MCDM)، جانب احتیاط را رعایت کرد و صرف استفاده از یک یا چند مدل کمی نمیتواند نمایانده ی واقعیات موجود یک جامعه باشد؛ زیرا همان گونه که خروجی حاصل از مدل ها نشان داد، مدل های TOPSIS،VIKOR ،SAW ،HDI هر کدام نتایج متفاوتی را ارائه داده اند.
نتیجه حائز اهمیت در این تحقیق ، این است که خروجی حاصل از مدل های مختلف ، نشان دهنده این است که نابرابریهای شدید در ساختار زیربنایی دهستان های استان اردبیل وجود دارد و نیاز مبرم است که برای برنامه ریزی و توسعه دهستان های استان اقدام شود؛ دوم این که ، با توجه به اینکه مدلها و روش - های مختلف رتبه بندی و سطح بندی نتیجه و خروجی متفاوتی را ارائه میدهند؛ از این رو باید در کاربرد این روشها دقت شود و یا به صورت ادغامی به کار برده شود."