چکیده:
اومانیسم یا انسانمحوری نهضتی است برخاسته از تفکر روشنفکران قرون وسطا. شاید بتوان رویگردانی از خدامحوری و روی آوردن به انسانمحوری را در دوران جدید واکنشی در مقابل افراطیگریها و سوء استفادههای کلیسا و اربابان آن در قرون وسطا دانست. این اندیشه با نگرش انسانمحوری به جای خدامحوری به انسان جایگاه خدایی داد. نوشتار حاضر، بعد از تبیین موضوع، درصدد است تا، در گام نخست، دیدگاه اسلام در مورد انسان را تذکر دهد و به این نکته بپردازد که اسلام اگرچه برای انسان جایگاه والایی در نظر گرفته است اما به این مهم نیز توجه دارد که انسان مملوک خداست و هیچ مالکیتی از خود ندارد. در گام بعدی، این نوشتار به تاثیر این آموزه غربی در نوع هجمه فرهنگی غرب به اسلام میپردازد. مولفههای اومانیسم، که عبارتاند از عقلبسندگی، علمگرایی، آزادی مطلق و تساهل و تسامح، هر یک از آنان، در بسترسازی تهاجم فرهنگی اهمیت قابل توجهی دارند. نگارنده درصدد است به تحلیل و بررسی موضوع و نقش آن در تهاجم فرهنگی بپردازد تا گامی در دفاع از دین، عقاید دینی و حقیقت انسان برداشته باشد.
خلاصه ماشینی:
"پرسش درخور تحلیل و بررسی در این بحث آن است که پیدایش این نهضت از حدود قرن چهاردهم تا شانزدهم میلادی، چه تأثیری بر فرهنگها، آداب و رسوم، بهویژه بر آموزههای دینی ملتها، داشته است؟ و سخن دیگر آنکه اومانیسم - که راز نهفتة رنسانس است - از چه مؤلفههایی شکل یافته است و نقش زیربنایی آن مؤلفهها در فرهنگ وآموزههای دینی ملتها، به ویژه مسلمانان، چگونه بوده است؟ آنچه در واکاوی این اندیشه به دست میآید این است که عنوان «اومانیسم» اگرچه در جهان امروز اسم و رسم چندانی ندارد اما، به صورت رنگباخته و مرموزانهای، برنامههای کلان جهان از قبیل فرهنگ، اقتصاد، اخلاق و سیاست را از خود متأثر ساخته است؛ هماکنون مؤلفههای آن از قبیل جانشینی عقل و علم به جای وحی، آزادی لجامگسیخته، سیاست تساهل و تسامح با تفسیرها و نگرشهای متفاوت اما هدفمند در جهان غرب حاکمیت دارند و با جهانبینی اومانیستی و انسانمحوری به اصطلاح رنسانسی در حال نفوذ در همة جهان از جمله کشورهای اسلامیاند.
4. اومانیستها عقل استقرائی وکاوشگر و همچنین علوم تجربی را جانشین وحی و دین میدانند و رستگاری انسان را منحصر در جدایی از وحی و عدم پایبندی به ماوراء طبیعت تلقی میکنند، در حالی که چنین نگرشی نه تنها با اسلام بلکه با هیچ دین آسمانی همخوانی ندارد و این میتواند در دگرگونی باورهای دینی و تغییر در هویت و شاخصههای فرهنگی مردم مؤثر باشد."