چکیده:
الاهیات سلبی به نظام الاهیاتی گفته می شود که در بیان معرفت ما از خداوند، از عبارات سلبی استفاده می کند. در مقابل آن الاهیات ایجابی قرار دارد که برای توصیف خداوند بر عبارات ایجابی و مثبت تاکید می کند. الاهیات سلبی بر مبنای موضوعاتی همچون دسترس ناپذیری و تنزیه و تعالی خداوند، تنزیه و دسترس ناپذیری و نیز عدم امکان شناخت پروردگار، قرار دارد. براساس این دیدگاه، خداوند از همه کیفیات و صفاتی که درباره بشر به کار می رود و یا آنچه بشر به او نسبت می دهد، متعالی است. بنابراین انسان جز با زبان سلبی نمی تواند درباره خداوند سخن بگوید. ابن میمون بزرگ ترین فیلسوف یهودی قرون وسطی و یکی از معروف ترین شخصیت های تاریخ یهودیت، از مهم ترین نمایندگان تفکر سلبی به شمار می آید. از نظر او هیچ شباهتی میان خالق و مخلوق نیست، بنابراین هیچ راهی برای معرفت خداوند جز ازطریق صفات سلبی وجود ندارد و با هیچ زبانی جز زبان سلبی نمی توان خداوند را توصیف نمود.
خلاصه ماشینی:
"ابن میمون بر رابطۀ تباین میان خالق و مخلوق تأکید کرده و معتقد است که تنها راه صحیح برای درک صفات خداوند این است که او را با صفات سلبی بشناسیم زیرا در اتصاف خداوند به صفات سلبی تسامح پیش نمیآید و همین طور مستلزم هیچ نقصی در پروردگار نیست .
ابن میمون برای آنکه نشان دهد هیچ نسبت حقیقی میان خدا و مخلوقات وجود ندارد، دو نوع مثال ذکر میکند: اول اینکه گاهی دو شیء تحت جنس واحدی هستند اما نسبتی با هم ندارند.
١ ابن میمون معتقد است ، عقلا هیچ نسبتی میان خدا و آفریده ها موجود نیست ، در حقیقت صفاتی که به طور مشترک دربارة خداوند و انسان به کار میرود تنها به صورت اشتراک لفظی قابل توضیح است .
او استدلال دیگری نیز در رد نظریه تشکیک به این مضمون بیان میکند که صفات به گونه ای تشکیکی بر ما و خداوند حمل نمیشوند چرا که نام هایی که به نحو تشکیکی حمل میشوند، تنها بر دو چیزی که در معنایی، همانندی دارند حمل میشوند و آن معنا، عرضی در آن دو چیز است و قوام بخش ذات هیچ یک از آن دو نیست حال آنکه نزد هیچ یک از صاحب نظران ، چیزهایی که به خدا نسبت داده میشود، اعراض نیستند."