چکیده:
شاهنامه فردوسی بزرگ ترین اثر حماسی در زبان فارسی است که مفاهیم و باورهای اسطورهای و
تاریخی در آن تجلی مییابد. یکی از موضوعات مهم در این اثر مساله شر و تقابل آن با خیر است که تحت
تاثیر باورها و مفاهیم ثنوی ایران باستان است. ثنویت ، بخش جدایی ناپذیر از اندیشه ی ایرانی است . در
آموزه های ثنوی، آفرینش عالم مینوی و گیتی، به واسطه ی دو آفریدگار خیر و شر روی داده است. اهورا
، خالق عالم نور و روشنی است و اهریمن، خالق عالم تاریکی و شر است. در شاهنامه ی فردوسی،
نمادها و تعابیر گوناگونی برای معرفی اهریمن و نیروهای اهریمنی به کار برده شده است؛ به عبارتی صحیح
تر، از مجموع نمادها و تعابیر گوناگون مرتبط با اهریمن، برخی به صورت حقیقی خود وارد شاهنامه
گردیده و برخی صرفا با ویژگی خاص اهریمن که ویرانگری است؛ نظیر رذایل اخلاقی که دیر زمانی پیش،
خود از ابعاد اهریمن یا یاران او به شمار می رفته اند.
خلاصه ماشینی:
"اما سروش راز این دیو را بر او آشکار میسازد پس کیومرث فرزندش سیامک را به جنگ او می فرستد وسیامک به دست دیو تباه می شود: بزد چنگ وارونه دیو ســیاه دوتا اندر آورد بالای شـــــــاه فکند آن تن شاهزاده به خاک به چنگال کردش جگر گاه چاک سیامک به دست خردورزان دیو تبه گشت وگشت انجمن بی خدیو (فردوسی،30/1) اما کیومرث این بار هوشنگ پسر سیامک را به نبرد با دیو سیاه به سوی )خروزان دیو(می فرستد واوموفق می شود: بیامدسیه دیو با ترس وباک همی بآســـــمان بر پراگند خاک زهرای درندگان چنگ دیو شده سست از خشم کیهان خدیو به هم بر شکستند هردو گروه شــــدند از دد ودام دیوان ستوه بیازید هوشنگ چون شیر چنگ جهــــــان کرد بر دیونستوه تنگ کشیدش سراپای یکسردوال ســــــپهبد بریدآن سر بی همال (همان،32/1) 2-6- افراسیاب بدترین شخصیت اهریمنی در شاهنامه ایران در باور کهن، سرزمین برگزیده اهورامزداست و از این رو، مقدس و آباد و سرسبز و بابرکت تلقی میشده است و هر کسی که به این سرزمین میتاخت، نیروی اهریمنی برای نابودی جهان نیک و مزدا آفریده به شمار میآمد."